نمایشگاه مطبوعات، تحکیم یا تحقیر

یادداشت و دلنوشتۀ یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه مطبوعات

تا آنجایی که نگارنده استنباط میکند و عقلش یاری میدهد، نمایشگاه مطبوعات فضا و محملی میباشد تا مردم و مسئولین و افراد شناخته شدۀ جامعه با دیدار رو در روی خویش با اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز، موجب تحکیم روابط فیمابین گردند تا یکسال آینده را با دلگرمی و صمیمیت بیشتر سپری نمایند نه اینکه با بی اعتنایی خود موجب تحقیر این عزیزان زحمتکش شوند.

برگزاری نمایشگاه سالانۀ مطبوعات در نوع خود حرکتی مهم و پسندیده میباشد بطوریکه اهمیت گردهمایی غالب رسانه های ایران در زیر یک سقف، آدمی را به این فکر می اندازد که چرا چنین اجتماع بزرگ و مهمی فقط یکبار در سال برگزار میشود فلذا توقع بر این است که حداقل سالی دو سه بار دیدار اصحاب رسانه با مردم و مسئولین آنهم در زیر یک سقف برنامه ریزی و برگزار شود.

لکن به همین بهانه، نگارندۀ این یادداشت نیز به رسم ادب و جهت عرض ارادت و ابراز خسته نباشید به اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز جهت یکسال فعالیت سخت و دشوار، چند ساعتی از نمایشگاه بیست و سوم مطبوعات دیدار کرده و با تعدادی از فعالان عرصۀ خبر به گفتگو پرداختم که برایم بسیار جذاب و مفید بود.

اما در طی همین ساعاتی که در نمایشگاه بودم متأسفانه مواردی را به عینه دیدم که مرا آزرده خاطر و مأیوس نمود که برخی از این موارد مربوط به کمبودها و نقایص نمایشگاه بود و برخی دیگر درخصوص رفتار تعدادی از غرفه داران بود و برخی دیگر به رفتار بازدید کنندگان علی الخصوص به برخورد مسئولین کشوری و لشگری حاضر در نمایشگاه با اصحاب رسانه مربوط میشد که همین امر موجب گردید تا نگارندۀ یادداشت قلم به دست شده تا در جهت ارتقاء سطح کیفی نمایشگاه، برگزارکنندگان و بازدیدکنندگان مواردی را کوتاه و مفید به رشتۀ تحریر درآورم.

نمایشگاهی که سالی یکبار برگزار میشود به این معنا میباشد که برگزارکنندگان حدود ۳۶۰ روز وقت دارند تا این گردهمایی را بنحو مطلوب برنامه ریزی کرده و بی کم و کاست و با بهترین خدمات رفاهی، پذیرایی، حمل و نقل، غرفه سازی، اینترنت پرسرعت و …. دهها مورد دیگر نمایشگاه را افتتاح کنند اما پس از ساعتی گشت و گذار در محوطۀ درونی و بیرونی نمایشگاه، بمرور کم و کاستی ها در برابر دیدگانمان ظاهر میشود و آدمی از این موضوع تعجب میکند که چرا متولیان و مسئولین امر پس از گذشت ۳۶۰ روز موفق به پشتیبانی قوی و تأمین امکانات جامع و کامل نشده اند؟

بطور مثال:

* بازدیدکنندگان محترم پس از چند ساعت قدم زدن و بازدید از نمایشگاه با خستگی و بعضاً کمر درد مواجه میشوند که متأسفانه هیچ محل و صندلی و نیمکتی را برای نشستن و رفع خستگی پیدا نمیکنند!! یا به هنگام گرسنگی و تشنگی، رستوران و چایخانۀ مطلوب، باکیفیت و یا بقول امروزی ها (محل باکلاسی) را نمی یابند تا دقایقی را جهت رفع گرسنگی، تشنگی و همچنین تجدید قوای روحی و جسمی در آن مکان جذاب سپری نمایند.!!

و یا اینکه پس از چند سال کسب تجربه در امر نمایشگاه داری، هنوز در بدو ورود و هنگام خروج از نمایشگاه، شاهد صف های بلند و طولانی بازدیدکنندگان هستیم که در انتظار رسیدن تاکسی و سوار شدن میباشند که اگر بارندگی هم باشد دقدقه و مشکلات مردم دوچندان خواهد شد!! لکن بطور قطع میتوان برنامه ای بهتر از سیستم موجود طراحی و از قوه به فعل تبدیل کرد.

ضمناً غرفه داران و خبرنگارن در ابراز یک مشکل هم نظر و متحد میباشند و آن اینکه اینترنت نمایشگاه سرعت لازمه را ندارد!!

و موارد دیگری از این دست باز هم قابل گفتن میباشد اما جهت پرهیز از اطالۀ یادداشت، از ذکر تک تک آنان خوداری میشود.

* پس از مشکلات بر شمردۀ فوق، باید عرض کنم که برخی از غرفه داران و مسئولین غرفه ها در پاسخگویی به سوالات بی میل و حتی به مردم و افراد ناشناس و بدون منصب بی اعتنایی میکنند و بعضاً نیز در دو سه غرفه شخصاً دیدم که برخی از غرفه داران جوان در برابر بازدیدکنندگان، پاهای خود را دراز کرده و روی میز گذارده اند که چنین صحنه و این نوع بی احترامی را در نمایشگاه های هیچ کشور متمدن و حتی جهان سومی نمیتوان دید!!

و یا در برخی از غرفه ها هیچکس حضور ندارد و غرفه ها به امان خدا رها شده اند!!

* اما از همه مهمتر اینکه به کررات شاهد این صحنۀ زشت و ناگوار بودم که وقتی مقامات و مسئولین کشوری و حتی هنرمندان و ورزشکاران معروف و یا نه چندان معروف وارد سالن نمایشگاه میشدند بدلیل استقبال پرشور از آنان، غالب شان جوگیر شده و اعتنایی به غرفه ها و غرفه داران نمی کردند و بدبختانه صحنۀ ناگوار این بود که ده الی بیست خبرنگار و عکاس بدنبال این حضرات افتاده و ملتمسانه از ایشان درخواست میکنند تا بازدیدی از غرفۀ آنان داشته باشند و همین خواهش و تمناها، مقامات را بیش از پیش مغرور و متکبرتر کرده و بی اعتنایی آنان به غرفه داران و اصحاب رسانه را دوچندان مینماید!!

لکن بحث اصلی اینجاست که اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز، یکسال شبانه روز کار میکنند تا اخبار همین حضرات را به گوش مردم داخل و جهانیان برسانند و با این اطلاع رسانی و بعضاً خبرسازی خود، موجب بزرگ شدن و مطرح گشتن این خانمها و آقایان  میشوند از همین رو وقتیکه عزیزان خبرنگار ۳۶۵ روز برای مطرح کردن ما تلاش میکنند پس نه تنها عقل بلکه ادب حکم میکند تا ما هم حداقل چند ساعتی را بدون کبر و غرور و بدون خدم و حشم آنهم با گشاده روئی به غرفۀ رسانه ها سری بزنیم و فقط با آنان چند کلامی گفتگو و از زحمات یکسالۀ ایشان قدردانی، استکانی چای بنوشیم و عکسی یادگاری انداخته و دفتر یادبودشان را به قلم خویش مزین نماییم!! آیا این توقع زیادی است که از یک شخص شناخته شده و مشهور دارند. یکسال رسانه ها به نزد ما آمده اند پس چه ایرادی دارد که یک ساعتی هم ما به خدمت آنان شرفیاب شده و اصحاب رسانه را با قدردانی خود شاد کنیم.؟

تا آنجایی که نگارنده استنباط میکند و عقلش یاری میدهد، نمایشگاه مطبوعات فضا و محملی میباشد تا مردم و مسئولین و افراد شناخته شدۀ جامعه با دیدار رو در روی خویش با اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز، موجب تحکیم روابط فیمابین گردند تا یکسال آینده را با دلگرمی و صمیمیت بیشتر سپری نمایند نه اینکه با بی اعتنایی خود موجب تحقیر این عزیزان زحمتکش شوند.

مع الوصف امید نگارنده بر این است تا از این پس نه تنها شاهد بی اعتنایی و کبر و غروز هیچ مقامی نباشیم بلکه دیگر چنین صحنه ای را هم نبینیم که جمعی از خبرنگاران و عکاسان شریف بدنبال مقامی افتاده و از وی برای اندکی محبت و قدم گذاردنش بر غرفه خویش، خواهش و تمنا کنند بلکه غرور خود را حفظ نموده و منتظر باشند و ببینند که کدام شخصیت قدر زحمات و ارزش کار آنان را میفهمد و شخصاً جهت قدردانی پا پیش گذارده و با کمال میل خدمتشان شرفیاب میشود. 

در خاتمه، نگارندۀ یادداشت از این فرصت استفاده کرده و بر خود واجب میداند تا از زحمات و تلاشهای یکسال گذشتۀ اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز قدردانی نموده و موفقیت، سلامتی و سربلندی آنان را طی یکسال آینده تا برگزاری نمایشگاه بیست و چهارم از درگاه ایزد یکتا خواستار باشد./انتهای پیام

ایام به کام
محمدرضا سبزعلیپور
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران

Leave a Comment