دولت برای رفع مشکلات اقتصادی هنوز نیم نگاهی به اروپا و نیم نگاه دیگرش را به آمریکا دوخته است

آقای روحانی در سخنان روز گذشتۀ خود، بنوعی اعتراف کردند که سیاستهای اقتصادی دولت و نوع نگرش شان به بخش خصوصی طی پنج سال گذشته غلط بوده است که فعلاً در صدد جبران برآمده اند!! البته در این میان از افزایش ۲۵۲ تومانی نرخ ارز دولتی تا پایان سالجاری هم پرده برداری کرده و بی سر و صدا و بصورت چراغ خاموش نوید گرانی های بیشتر و افزایش نرخ تورم را هم دادند!!

محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران عصر دوشنبه هفتم خرداد ماه در اولین نشست (اقتصاد ایران در پسا خروج از برجام و موانع پیش رو) در جمع تعدادی از مدیران و فعالان بخش خصوصی گفت حقیقت اَمر و واقعیت انکار ناپذیری که در جهان امروز پیش روی ما میباشد این است که بخش اَعظم و مهمی از فعالیتهای هر کشوری بر دوش بخش خصوصی آن کشور میباشد و غالباً بدون وجود این بخش، مطمئناً چرخ کشورها پنچر و لنگ میزند، زیرا سیاستمداران برای کشورداری خود به پولهای کلان نیاز دارند و با خزانه خالیِ از پول هیچ کاری را نمیتوانند به پیش ببرند.

وی افزود: اکثر بخشهای دخیل در اداره امور هر کشوری مصرف کنندۀ پول هستند اما تنها بخشی که مولد پول میباشد بخش خصوصی و فعالان اقتصادی آن کشور هستند، پس بخش خصوصی یعنی پول و ثروت که میبایست آنرا در پنبه نگهداری کرد تا خدشه ای بر آن وارد نشده و منبع درآمد آن کشور لطمه نبیند. اما در کشورهایی که دارای ذخایر نفتی و زیر زمینی بوده و درآمد دولت وابسته به فروش نفت و خام فروشی میباشد ارزش زیادی برای بخش خصوصی و فعالان اقتصادی قائل نیستند البته در این کشورها نیز توجه دولتمردان به این بخش شدت و ضعف دارد که در ایران کم توجهی به بخش خصوصی شدّت دارد و خود به معضل بزرگی مبدل شده است.

علیپور در ادامه اظهار داشت: متأسفانه مشکل اساسی ما این است که هنوز تعریف درستی از بخش خصوصی در کشور وجود ندارد و به همین دلیل، قبل از انجام هر بحث و اقدامی باید بخش خصوصی را بدرستی تعریف و تفسیر کنیم تا از سوی همه سطوح مورد پذیرش باشد. البته قریب به چهل سالی که از پیروزی انقلاب میگذرد تعاریف متعددی از این بخش توسط دولت و دستگاههای دیگر منتشر شده است که غالباً تفاوت فاحشی با هم دارند، بطور مثال: سال ۱۳۸۵ آقای احمدی نژاد اظهار داشتند که بخش خصوصی یعنی مردم، نه گروه وبخش اختصاصی که مملکت را متعلق به خودشان بدانند که این دولت با اینگونه تفکرات مبارزه خواهد کرد!!  

در تعریف جدیدی از بخش خصوصی، چندی قبل هم یکی از دولتمردان اظهار داشتند: جهت حفظ ثروت نفت برای نسلهای آینده وظیفه داریم تا در تمام پروژه های سودآور اقتصادی داخلی با بخش خصوصی همکاری کرده و تأمین مالی این پروژه ها را برعهده بگیریم (هرچند که ما چیزی از این تعریف نفهمیدیم)!!. از نظر صندوق توسعه ملی، مجموعه و یا پروژه‌ای که حداکثر ۲۰ درصد اعضاء هیأت مدیرۀ این شرکتها دولتی باشند میتوانند از منابع مالی این صندوق بهره مند شوند!! و موارد دیگری از این دست، لکن  ملاحظه میفرمائید که تعاریف ارائه شده از بخش خصوصی چقدر با هم تفاوت دارند.

وی تصریح نمود: اما از نظر اینجانب، بخش خصوصی یعنی مجموعه ای که هیچ وابستگی به دولت چه از نظر بودجه ای و چه از نظر مدیریتی نداشته باشد و تنها به فکر و پول و بازوی خود متکی باشد لکن بدون در نظر گرفتن تعاریف ارائه شده در گذشته و حال، باید اعلام کنم که بخش خصوصی نیازمند رهبری توانمند برای خود میباشد تا ضمن رفع مشکلات و موانع پیش رو، راهگشا و هموار کننده فعالیتهای آن بخش نیز باشد. در همین راستا دولت ثابت کرده است که هیچگاه رهبر خوبی برای بخش خصوصی نبوده و نمیباشد چون در فعالیتهای اقتصادی، خود رقیب بزرگی برای بخش خصوصی بحساب می آید پس هیچ رقیبی نمیتواند رهبر و راهگشای رقیب خود باشد پس دور دولت را در این زمینه باید خط کشید. اما غالب نهادها و تشکلهای غیر دولتی نیز این مأموریت را بخوبی انجام نداده و عملکردشان موجب سلب اعتماد بخش خصوصی از آنان شده است که خود جای تأمل و بازنگری مجدد دارد که صحبت در مورد ضعف و سوء مدیریت این نهادها، خارج از موضوع و متفاوت از بحث امروزمان میباشد که به شما قول میدهم تا در نشست های بعدی بطور مفصل به این مورد بپردازم، فقط این را بگویم که در این کشور همه در ادعا خیلی (بخش خصوصی بخش خصوصی) میکنند و مدعی هستند که کارهای فراوانی در جهت رفع مشکلات فعالان اقتصادی انجام داده اند اما در عمل چیزی به چشم نمیخورد!!

علیپور افزود: درکل اینکه مدیران و فعالان اقتصادی بخش خصوصی را فقط برای مقاصد و منافع سیاسی و اقتصادی خود بخواهیم و در این راستا فقط از آنها در مواقع لزوم بهره کشی کنیم کار پسندیده ای نیست و بعد از اینکه رفع احتیاج شد دیگر کاری به آنها نداشته باشیم و آنان را به حال خود رها کنیم و پیگیر مشکلاتشان نباشیم!! نبود حمایتهای کافی و عدم پیگیری مشکلات بخش خصوصی و همچنین به بازی نگرفتن فعالان اقتصادی در تصمیم گیریهای مهم کشوری، این شائبه را بوجود آورده که بخش خصوصی ایران یتیم و بی سرپرستی است که بدنبال والدین دلسوز و قدرتمندی برای خود میگردد که هنوز موفق به پیدا کردن آنها نشده است. بطور مثال نهادها و تشکلهای متعددی هستند که خود را رهبر و لیدر بخش خصوصی اعلام میکنند اما طبق گفتگوئی که جمعی از فعالان اقتصادی با اینجانب در گذشته و حال داشته اند اکثراً از عملکرد این نهادها رضایت کافی نداشته و از برخوردهای آنان با خود گله مند بوده و عملکرد آقایان را فقط برای مال اندوزی خویش تفسیر نموده اند.

سبزعلیپور در ادامه به عملکرد و نوع برخورد این دولت با بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: متأسفانه دولت آقای روحانی هم گفته ها و عملکردش در ارتباط با بخش خصوصی اصلاً با هم همخوانی ندارد و تا آنجایی که بنده به عینه دیده و می بینم، این دولت بخش خصوصی را از منظر خود تعریف میکند و این بخش را همچون دستمالی میداند که هر وقت به آن نیاز داشته باشد آنرا بر میدارد و پس از پایان کار و رفع نیاز، آنرا به گوشه ای پرتاب میکند!! دقیقاً به یاد دارم که در سال ۹۲ وقتیکه آقای روحانی در انتخابات یازدهم پیروز شده بودند، درست چند روز پس از پیروزی اعلام شد که رئیس جمهور منتخب با نمایندگانی از بخش خصوصی دیدار کردند لکن هر چه ما به تصاویر این آقایان نگاه کردیم دیدیم که این حضرات فقط دوستان رئیس دفتر سابق رئیس جمهور در اتاق بازرگانی بودند که توسط ایشان گردهم جمع شده بودند و نه نمایندۀ بخش خصوصی کشور (در اصل در آن برهه از زمان، دوستان رئیس دفتر را نمایندگان بخش خصوصی معرفی کردند)!!

وی تشریح کرد که جناب آقای روحانی طی پنج سال گذشته چند جلسۀ دیگری هم با بخش خصوصی داشته است اما وقتیکه به هر کدام از جلسات و میهمان دعوت شده می نگریم دقیقاً در می آبیم که از طرف هر یک از وزراء اقتصادی دولت و نزدیکان رئیس جمهور چند نفر از دوستان شان مثلاً در بخش خصوصی گزینش و به میهمانی رئیس جمهور دعوت شده اند تا مجسمه وار در جلسه بنشینند و لام تا کام حرف نزنند و فقط به سخنرانی آقای روحانی گوش دهند تا فیلم و عکسی هم از طرف رسانه گرفته شود و دولت بهره برداری لازمۀ خودش را از آن جلسه ببرد.!!    

این اقتصاددان گفت: در دوران تحریمها، چه در زمان دولتهای نهم و دهم و چه در اوایل دولت یازدهم، اقتصاد کشور فقط در دست عده ای خاص بود و دولتها برای دور زدنِ تحریمها با جمعی از ما بهتران که بعدها آقای روحانی از آنان تحت عنوان کاسبان تحریمها یاد کرد، کار میکردند!! پس از برجام باز هم دولت محترم با عده ای از ما بهتران که به کاسبان برجام شهرت یافتند کار میکرد!!

البته در دوران پسا برجام، دولت از موفقیتهای بدست آمده در مذاکرات هسته ای آنچنان خوشحال و سرمست بود که فقط سرگرم مذاکره با دولتهای اروپایی و تلفن زدن به رئیس جمهور آمریکا بود و بخش خصوصی ایران را به کلی فراموش کرده بود و در این مسیر آغوش دولت خویش را به روی کمپانی های بزرگ و کوچک اروپایی و فروشندگان خارجی باز کرده بود!! یعنی زمانیکه بخش خصوصی ایران و فعالان برجسته اقتصادی کشورمان برای دیدار رئیس جمهور و وزراء اقتصادی دولت خواهش و تمنا میکردند تا در جهت رفع مشکلات اقتصادی به دولت کمک کنند، تمام درها به رویشان بسته بود و هیچکس به بخش خصوصی خودمان توجهی نمیکرد اما در همان زمان جناب آقای روحانی و وزراء و همکارانشان جهت دیدار با مدیران عامل ایرباس و توتال و سایر کمپانی ها از ایران تا فرانسه رفتند تا با آنان عکس یادگاری بگیرند!!

وی با اشاره به اهمیت صادرات غیرنفتی و ارزشمند بودن ارز آوری برای کشور گفت: صادرکنندگان عزیز ایرانی برای هر دلاری که میخواهند کالا بفروشند باید دنبال تک تک خریداران خارجی بدوند و به هر سازی که آنها میزند باید برقصند. لکن هیچکس و هیچ مقام دولتی حالی از صادرکنندگان کشور نمی پرسد، به جزء یک روز و آنهم روز صادرات که تعدادی از مسئولین و آنهم از سر اجبار و با بی میلی در مراسمی چند ساعته شرکت میکنند و سه چهار وعده پر از خالی به آنها میدهند و جلسه را با اهداء لوح به چند نفر به پایان میرسانند!! دیدار بعدی دوباره سال آینده!! حال تصور نمی کنید که همین صادرکنندگان، کارآفرینان و صاحبان صنایع چیزی از فروشندگان خارجی کم ندارند و مقامات دولتی ما به اعتبار و پشتوانه همین عزیزان به این جایگاه رسیده اند پس آیا آنان لایق این نیستند که همان آغوشی که برای مدیران عامل توتال، ایرباس، رنو، پژو، زیمنس، اِنی و باز شد و در آینده نیز مجدداً باز خواهد شد برای این عزیزان هم باز باشد؟

علیپور گفت: بجای اینکه دولت آغوش خودش را به روی صادرکنندگان، کارآفرینان و صاحبانِ صنایعِ داخلی باز کند متأسفانه از راه اندازی مراکز صادراتی ایران در کشورهای مختلف که با هدف افزایش صادرات غیر نفتی و رشد درآمدهای ارزی ایران ایجاد میشوند جلوگیری میکند و برعکس مراکز وارداتی ترکیه و برخی از کشورهای دیگر را با حضور دولتمردانش در تهران افتتاح میکند!!

اینجانب کارآفرینان و صاحبان صنایعی را در ایرانِ خودمان می شناسم که برخی از صاحبان کمپانیهای بزرگ فراملیتی جهان برای ملاقات آنها با افتخار فرش قرمز پهن میکنند آنوقت مقامات سیاسی کشورمان برای دیدار با همان صاحبان کمپانی های بزرگ فراملیتی، وقت دیدار میگیرند و برایشان آغوش باز میکنند!! پس ببینید ارزش برخی از فعالان اقتصادی ما چقدر است. بطور مثال: در زمینه صنعت فولاد، فعالی را در ایران می شناسم که آقای لاکشمی میتال رئیس بزرگترین کمپانی فولاد جهان برای دیدار وی فرش قرمز می اندازد اما امثال این بزرگان صنعت ایران را نه در هیأتهای اقتصادی رئیس جمهور در مسافرتهای خارجی دیده ایم و نه در هیچ جلسه ای و مراسم دیگری با ایشان!! پس موقعیکه رئیس جمهور در برابر عکاسان و دوربین های رسانه ها با فعالان اقتصادی جلسه میگذارند، چرا این بزرگان صنعت و اقتصاد ایران را نمی بینیم؟

سبزعلیپور اظهار داشت: تا چند روز که مثلاً برجام پا برجا بود دولت یادی از بخش خصوصی نمیکرد اما از بیست روز پیش یعنی از هیجدهم اردیبهشت ماه سالجاری که ترامپ پس از تهدیدهای متعدد و پی در پی خود مبنی بر خروج از برجام، بالاخره بدترین و شدیدترین گزینه را انتخاب کرد و با امضاء فرمانی در برابر رسانه ها نه تنها از برجام خارج شد بلکه تمامِ تحریم هایِ تعلیق شدۀ پیشین را مجدداً برعلیه کشورمان باز گرداند، در نتیجه کمپانی های خارجی پا به فرار گذاردند و دوباره بخش خصوصی ایران برای دولت محترم عزیز شد!!!

بطوریکه دولت معزز روز گذشته جمعی را تحت عنوان ملاقات و هم اندیشی بخش خصوصی با رئیس جمهور گردِ هم آورده بود تا به سخنان جدید آقای روحانی گوش دهند!!  

 اما یکی از مواردی که در ارتباط با برپایی نشست دیروز این عزیزان با رئیس جمهور باز هم بنده را متعجب و متأسف کرد و اینجانب را نسبت به آینده برگزاری اینگونه نشستهای مثلاً مشورتی که توسط دولت سازماندهی خواهد شد نا امید نمود این است که متأسفانه سازمان دهندگان این نشست در کمال تعجب فقط تعداد اندکی از فعالان اقتصادی را در کنار گروهی از دولتمردان و طرفداران دولت دعوت کرده و نشانده بودند!! ولیکن همچون پنج سال گذشته باز هم دعوتی از منتقدان اقتصادیِ دولت انجام نشده بود و بنوعی دولت باز هم اقتصاددانان منتقد را تحریم و وتو کرده بود!! درضمن نوع مباحث مطرح شده در این جلسه نیز در راستای علائق دولت انتخاب شده بود که همین امر شائبه تبلیغاتی بودن نشست فوق الذکر را تقویت کرد. از همین رو بر خود واجب میدانم تا درد دلی دوستانه با جناب آقای روحانی داشته باشم و مراتب ناراحتی و تأسف خود و جمعی از فعالان دلسوز اقتصادی را به سمع و نظر ایشان برسانم.

جناب آقای روحانی، باز هم متأسف شدیم!!!

جناب آقای روحانی، از اینکه از سایۀ منتقدین اقتصادی دولت وحشت دارید، متأسفیم!!

جناب آقای روحانی، از اینکه منتقدین اقتصادی را به جلسۀ مشورتی روز گذشتۀ خودتان دعوت نکرده بودید تا با آنان چشم تو چشم نشوید و راحت صحبت کنید، متأسفیم!!

جناب آقای روحانی، از اینکه همین دوستانِ منتقد را برای پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نردبان موفقیت خویش کردید اما امروز حتی آنان را ………. حساب نمی کنید، متأسفیم!!

جناب آقای روحانی، از اینکه دولتمردان جنابعالی، قلباً به صادرات غیرنفتی و فعالیت بخش خصوصی در جهان اعتقادی ندارند ولیکن به یکباره آنهم پس از خروج آمریکا از برجام و متزلزل شدن این تفاهمنامه، همۀ آقایان حامی فعالان اقتصادی و صادرکنندگان میشوند، (؟؟؟؟!!!!) متأسفیم!!

جناب آقای روحانی، درکل برای دهها مورد دیگری که وجود دارد اما مجالی برای طرح همه آنان در اینجا نیست متأسفیم!!

جناب آقای روحانی، دست آخر برای اینکه میدانیم با این سیاستی که در پیش گرفته اید و با این تیم اقتصادی که گرد خود جمع کرده اید، هرگز مشکلات و نابسامانی ها رفع نخواهد شد و اوضاع اقتصادی کشور و سفره مردم عزیزمان نیز رونق نخواهد یافت، متأسفیم!!
وی افزود: امیدوارم این چند کلام درد دلِ حقیر و اظهار تأسف پی در پی و جسارتم اولاً موجب تکدرِ خاطر جنابعالی نگردد ثانیاً امیدوارم باعث شود تا دولت و همکاران دولتمردتان، دست از بی مهری بر نقادان اقتصاد و منتقدین منصف و دلسوز سیاستهای اقتصادی برداشته و دیوار بتنی بین خود و منتقدین را هر چه زودتر تخریب و از میان بردارند، در غیر اینصورت با این روشی که در پیش گرفته شده است رفته رفته همه صندلی های مراسم اقتصادی که قرار است جنابعالی و همکارانتان در آنجا سخنرانی کنید خالی از میهمان و مستمعینِ واقعی خواهد شد و در آنصورت خودتان باید برای خودتان سخنرانی کنید زیرا بمرور زمان همه عزیزانِ بخش خصوصی غیر وابسته به دولت به صف منتقدین سیاستهای اقتصادی دولت تدبیر و امید خواهند پیوست و در آنصورت شما هم مجبور خواهید شد تا هیچیک از منتقدین را برای حضور در نشست ها و مراسم پیش رو دعوت نکنید که در نتیجه سالنها پر از خالی خواهد شد!!

علیپور به سخنان و نحوۀ برخورد دولت با فعالان اقتصادی طی پنج سال گذشته اشاره کرد و گفت: عملکرد و نوع برخورد چند سال گذشتۀ دولت با بخش خصوصی، ما را به یقین رسانده است که افکار و روش دولت یک شبه عوض نخواهد شد و تغییری در عملکردش ایجاد نخواهد کرد و قطعاً سخنان شیرینی را هم که دیروز در حمایت از بخش خصوصی بر زبان جاری شد، از روی مصلحت بود یعنی اگر دوباره اوضاع تغییر کند و خارجی ها مجدداً روانه بازار ایران شوند باز این سخنان فراموش و درب اتاق دولتمردان به روی فعالان اقتصادی بسته خواهد شد.!!

ایشان در برابر فعالان اقتصادی، سه اولویت مهم اقتصادِ ایران را «میدان دادن به بخش خصوصی»، «برون‌ گرایی اقتصادی» و «بهبود فضای کسب ‌و‌ کار» برشمردند که باید به آنها به جدّ اهتمام ورزیده شود. اما سوال اینجاست که آیا طی پنج سال گذشته نمیشد این سه اولویت اجرا شود و میبایست برجام متزلزل شود تا شما یادِ این سه مقوله بیافتید؟ دراصل آقای روحانی در سخنان روز گذشتۀ خود، بنوعی اعتراف کردند که سیاستهای اقتصادی دولت و نوع نگرش شان به بخش خصوصی طی پنج سال گذشته غلط بوده است که فعلاً در صدد جبران برآمده اند!! البته در این میان از افزایش ۲۵۲ تومانی نرخ ارز دولتی تا پایان سالجاری هم پرده برداری کرده و بی سر و صدا و بصورت چراغ خاموش نوید گرانی های بیشتر و افزایش نرخ تورم را هم دادند!! ایشان با تأکید بر اینکه باید امروز از تجربۀ تحریم در سالهای ۹۰ و ۹۱ استفاده کنیم بنوعی میخواهند از تجربیات دورانی بهره برداری کنند که خود پیش از این شدیداً منتقد آن دوران و فعالیت اشخاصی تحت عنوان کاسبانِ تحریمها بوده اند!! (خدا خیر کند انشاالله).

وی در پایان سخنانش تصریح کرد: چیزی که من طی این پنج سال از نحوۀ برخورد، عملکرد و سخنان دولتمردان استنباط کرده ام این است که این دولت اصلاً اعتماد و اعتقادی به بخش خصوصی واقعی و غیر وابسته به خود ندارد و امروز هم تمایل دارد تا از این بخش بعنوان یک آلترناتیو یا موتور تقویتی برای گذر از بحران کنونی استفاده کند والا چیزی که مشهود و پُر واضح میباشد این است که در واقع دولت محترم از تجربیات گذشته درس نگرفته و برای رفع مشکلات اقتصادی ایران هنوز نیم نگاهِ خود را به اروپا و نیم نگاه دیگرش را به آمریکا دوخته است تا شاید برجام از بین نرود و درب به همان پاشنۀ دو سه سالِ پیش بچرخد.!!

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه مجدداً تأکید کرد: همچنانکه قبلاً نیز عرض کرده ام جایگاه و قدرت هر کشوری را در جهان، اقتصاد و منابع ارزیِ آن کشور تعیین میکند بطوریکه هرچه منابع ارزی آن کشور بالا باشد دولت قوی تری خواهد داشت و مقامات و دلتمردان آن کشور از قدرت چانه زنی و مانور بیشتری بین سایر کشورهای جهان برخوردار خواهند بود. لکن ما نیز بمنظور حضور قدرتمند خود در سطح جهان نیازمند پی ریزی اقتصادی قدرتمند و با برنامه میباشیم. ما باید از اینکه فقط شعار داده و با کلمات بازی کرده و به زبان بگوئیم که جزء قدرتهای اقتصادی جهان هستیم دست برداریم و خود را گول نزنیم. لکن برای بدست آوردن جایگاه ممتاز اقتصادی بین کشورهای جهان و جذب میلیاردها دلار ارز، آنهم در این ایامی که تحریمهای جدید و جنگ اقتصادی نابرابر در پیش میباشد نیازمند افراد و شرکتهای متخصصی هستیم که با روابط و دانسته های با ارزشِ خود وارد بازارهای بزرگ جهانی شده و با تمام سختیها و رقبای موجود بتوانند با فروش کالاهای تولیدی ایران، ارز و ثروت برای ایران به ارمغان بیاورند و کشور را از بحرانهای پیش رو بخوبی عبور دهند. پس برای رشد و توسعه اقتصاد ایران بهرشکلِ ممکن باید از عزیزان صادرکننده و فعالا اقتصادی حمایت کرده و بدون کمترین دغدغۀ خاطر و موانع کاری، این عزیزان را به سراسر جهان بدرقه نمائیم. پس در همین راستا نباید آغوش دولت فقط برای فروشندگان خارجی باز باشد بلکه ضروری است تا دولتمردان محترم بویژه جناب آقای رئیس جمهور، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان عزیز ایرانی را هم درآغوش گرفته و با خوش روئی و گشاده روئی آنان را یاری دهند تا آنان نیز با دست پر بتوانند کشور، ملت و دولت را یاری دهند. البته فقط به شرطی که فعالان اقتصادی و بخش خصوصی کشورمان را به وابسته و غیر وابسته بودن به دولت، منتقد و غیر منتقد، بله قربان گو و متملق و سربلند و مستقل و ….. تقسیم بندی نکرده و از منتقدین اقتصادی هم فراری نباشیم./انتهای پیام

  

تاریخ انتشار: ۹۷/۰۳/۰۸

 

 

Leave a Comment