دولت بی نظیر و اقتصاد کم نظیر

یادداشت اقتصادی

جناب آقای روحانی!! متأسفانه تناقض در سخنان تان موج میزند و اگر در نشست مطبوعاتی امروز کسی سخنان شما را چندان به چالش نکشید دلیلی بر تأیید فرمایشات شما نبود بلکه به این خاطر بود که جمعی از مدیران رسانه های همسو و غیر همسو در مقابل شما بودند که به چالش کشیدن رئیس جمهور محترم با روحیه مدیران چندان سازگار نیست اما اگر خبرنگاران داخلی و خارجی در برابر شما میبودند، حتماً پاسخها و سخنان و تعریفهای شما را به چالش میکشیدند!!

چند روزی است که هفته دولت آغاز شده، به همین خاطر به خود میگفتم  که ای کاش عملکرد دولت روحانی طی ۷ سال گذشته مثبت و قابل دفاع بود تا به همین دلیل قلم به دست میگرفتم و چند خطی در مدح دولت روحانی و تبریک هفته دولت قلم فرسایی مینمودم، اما علیرغم همه دانسته هایم باز هم هر چه تحقیق و واکاوی نمودم، متأسفانه به هیچ مورد قابل دفاع و عملکرد قابل تقدیری دست نیافتم و از این رو تصمیم گرفتم تا نه عملکرد دولت را نقد کنم و نه به این دولت تبریک بگویم اما امروز دیدم که باز هم آقای روحانی، مسئولین رسانه های داخلی را گرد خود جمع کرده تا در این نشست مطبوعاتی به سوالات اصحاب رسانه پاسخ دهد اما چون در این نشست مطبوعاتی مدیران رسانه ها حضور داشتند و نه خبرنگاران، به همین خاطر این گفتگوی رسانه ای اصلاً چالشی نبود و فقط یک طرفه آقای رئیس جمهور سخن گفتند و حضار هم شنیدند!!!

سخنان آقای روحانی را در این نشست مطبوعاتی بطور کامل شنیدم ولیکن نه تنها سخن تازه ای را از زبان ایشان نشنیدم بلکه در کمال تعجب فقط شاهد تعریف و تمجید آقای روحانی از فرماندهی و کشورداری خویش و همچنین دفاع جانانه ایشان از عملکرد دولت خود بودم و دقیقاً همچون ۷ سال گذشته، فقط از خودستایی نمودند و بس!!!!

در اصل آقای روحانی با این سخنان، دولت خودش را موفق ترین و سربلندترین دولت تاریخ ایران اعلام نمود!!  

پس از شنیدن سخنان رئیس جمهور و تعریف و تمجیدهای جانانه از خودشان، از تصمیم قبلی خودم مبنی بر عدم نقد دولت منصرف شده و مجدداً قلم به دست شدم تا حداقل سخنان ایشان را واکاوی و همچنین عملکرد اقتصادی دولت را بطور شفاف بیان نمایم تا شاید از طریق این یادداشت موجب تنویر افکار عمومی شده و نکاتی را نیز به آقای رئیس جمهور یادآوری نمایم.

آقای روحانی در نشست مطبوعاتی خود، سخنان زیادی را مطرح فرمودند و بلااستثناء از همۀ سیاستها و کارهای خودشان دفاع و تعریف کردند، بطوریکه تعداد تعاریف رئیس جمهور اینقدر زیاد بود که اشاره به تک تک آنها دهها صفحه کاغذ نیاز دارد و از حوصله خوانندگان این یادداشت خارج میباشد، از همین رو نگارنده فقط چند مورد اقتصادی از تعاریف رئیس جمهور محترم را انتخاب و به تشریح آنها میپردازم.

برخی از سخنان و تعاریف رئیس جمهور بشرح زیر میباشد:

* در دولت من، برای اولین بار صادرات غیر نفتی از واردات پیشی گرفت!!

* در دولت من، تراز تجاری کشور مثبت شد!!

* در دولت من، بالاترین رشد اقتصادی را در جهان داشتیم!!

* مهمترین توصیه رهبری به دولت در طول این ۷ سال «اقتصاد مقاومتی» بود!!

* باید از خام فروشی فاصله بگیریم و اتکا بودجه ما به نفت باید برداشته شود!!

* درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌ایم!!

* قطعا شرایط زندگی مردم مطلوب نیست!!

* ودهها مورد دیگر

* در دولت من، برای اولین بار صادرات غیر نفتی از واردات پیشی گرفت!!

برای بدست آوردن جایگاه برتر و ممتاز اقتصادی بین کشورهای جهان و جذب سالانه صدها میلیارد دلار ارز، قطعاً نیازمند برنامۀ صحیح، افراد کاربلد و شرکتهای تخصصی هستیم که با روابط قوی و دانسته های با ارزش خود وارد بازارهای بزرگ جهانی شده و با تمام سختیها و وجود رقبای ریز و درشت بتوانند با فروش کالاهای تولیدی ایران، ارز و ثروت برای ایران و ایرانی به ارمغان بیاورند.

همچنان که استحضار دارید صادرات کاری بس دشوار بوده و در این ایام باتوجه به رکود و نابسامانی های اقتصادی و همچنین تحریمهای اِعمال شده، جنگ اقتصادی نا برابر و همچنین محدودیتهای اقتصادی بین المللی سالهای اخیر، کاری است سخت و طاقت فرسا، پس برای رشد و توسعه اقتصاد ایران به هر شکل ممکن باید از عزیزان صادرکننده حمایت کرده و بدون کمترین دغدغۀ خاطر و موانع کاری، این عزیزان را به سراسر جهان بدرقه و اعزام کنیم.

اما طی سالهای اخیر متأسفانه حمایتهای قابل قبولی از طرف دولت و دولتمردان و حتی دستگاههای ذیربط بصورت عملی از صادرات و صادرکننده صورت نگرفته و اصلاً “صادرات” چندان جدی گرفته نشده است و همه اینها برمیگردد به بی اعتقادی قوۀ مجریه به “صادرات” و همچنین شکم سیری دولت آنهم فقط و فقط بدلیل فروش بی برنامه نفت و گاز و خام فروشی ذخایر طبیعی که طی دهها سالهای گذشته بصورت یکنواخت و عادت گونه انجام شده است.!!

اینکه ایراد کارمان کجاست باید عرض کنم که اقتصاد دولتی و متکی به نفت و خام فروشی یکی از عوامل اصلی عدم بهره ‌وری در ایران شده است. در حال حاضر بیش از۶۰ الی۷۰ درصد اقتصاد کشور در انحصار دولت یا نهادهای شبه‌دولتی قرار دارد. دخالت مستقیم و غیر مستقیم۶۰ الی۷۰ درصدی دولت در اقتصادِ کشور سبب ‌شده است تا خواسته و یا ناخواسته جمع کثیری از مدیران و کارفرمایان کشور را مدیران دولتی تشکیل دهند که اینگونه مدیران بدنبال نوآوری و حفظ منافع ملی نبوده و غالباً باندباز، رفیق باز، رانت خوار و چشم انتظار حقوقهای نجومی میباشند!! پس با این وجود، بخش دولتی حامی و متولی صادرات نخواهد بود و انگیزه ای هم برای انجام این کار سخت نداشته و نخواهد داشت!!.

متأسفانه هیچگاه دولتها بویژه دولت فعلی به واقع و بطور جدی و عملی از “صادرات” حمایت نکرده و وارد گود اجرایی نشده اند و همیشه شعار حمایت از صادرات را داده و ژشت آن را برای مردم گرفته اند!! فقط موقعیکه درآمدهای نفتی کاهش یافته و دولتمردان عزیز بی پول شده اند به یاد صادرکنندگان افتاده و صادرات و درآمدهای نفتی را برای کشور حیاتی دانسته اند.

در همین راستا دولتمردان و مسئولین وزارت صنعت، معدن و تجارت سالی یکبار آنهم در روز بیست و نهم مهرماه یعنی “روز ملی صادرات” به یاد صادرات و صادرکنندگان می افتند و برای دلخوشی این بندگان خدا، به آنان شعارها و وعده وعیدهای غیرعملی و توخالی میدهند که عدم تحقق همین وعده ها موجب شده تا این نیمچه اعتماد هم که بین دولت و صادرکنندگان و فعالان اقتصادی بوده، از بین برود!!

در این راستا صراحتاً باید عرض کنم که حجم صادرات کنونی اعلام شده اصلاً زیبنده و برازنده نام ایران نیست!! ایرانِ قدرتمند آنهم با جمعیت۸۰ میلیون نفری لایق حداقل۲۵۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی آنهم بدست توانای فعالان اقتصادی بخش خصوصی میباشد که با تدبیر و پشتیبانی دولت قطعاً قابل تحقق است.

پس سعی بر این باشد تا در تمام ایام سال به یاد صادرات و صادرکنندگان باشیم و همچنین حرفی را هم به زبان آوریم که قدرت عملی کردن آنرا نیز داشته باشیم. درکل تأکید میکنم که صادرات و صادرکننده ای که فقط یک روز در سال مورد توجه دولت و دستگاههای ذیربط باشند نمیتوانند اثر مثبتی در اقتصاد کشورمان داشته باشند!!

غالباً آقای روحانی بعنوان رئیس جمهور کشورمان در مراسم تجلیل از صادرکنندگان شرکت نمیکنند و همیشه بجای خود، معاون اول یا وزیر ذیربط را میفرستند و واقعاً جای تأسف دارد که “دولت روحانی” ارزشی برای صادرات و صادرکنندگان حتی در سطح یک عکس گرفتن هم قائل نیست!! هرچند که طی سالهای اخیر “منتقدین اقتصادی دولت” از جمله بندۀ حقیر ترد شده و در این مراسم تجلیل از صادرکنندگان نمونه هم دعوت نمیشویم اما شایسته بر این بود که حداقل “دولت روحانی” به صادرکنندگان بزرگوار و فعالان اقتصادی محترم ارزش و احترام بیشتری قائل میشد و اگر از این عزیزان حمایت عملی نمیکند، لااقل سالی یکبار عکس گرفتن با دولتمردان را نیز از آنان دریغ نمیکرد.!!

این اعمال و رفتار همگی نشان دهندۀ بی اعتقادی دولت به صادرات و صادرکنندگان میباشد. در جایی که صادرات غیرنفتی، تولید را رونق میدهد و رونق تولید، بیکاری را کاهش میدهد و ایجاد اشتغال، درآمد خانوارها را بالا میبرد که خود سفره ها را بزرگتر و تا حدودی

سطح معیشت مردم را ارتقاء میدهد و تمامی اینها موجب میگردد تا جرم و جنایت و “معضلات اجتماعی” نیز کاهش چشمگیری پیدا کند.

اما با تمام اوصافی که بیان شد متأسفانه به عینه شاهد هستیم که “دولت روحانی” در سال “رونق تولید و سال جهش تولید چندان قدمی برای رونق و جهش این بخش برنداشته و برعکس تمام هم و غم خویش را به احیای “وزارت بازرگانی” معطوف کرده که باید به “رونق تجارت” بپردازد و به همین خاطر باید منتظر “رونق دلالی” و رشد قاچاق باشیم نه رشد تولید و صادرات!!

اگر چنانچه عرائض اینجانب و اظهاراتم احساسی و ناصحیح میباشد، از دولت و دولتمردان محترم درخواست میکنم که اشتباه بنده را با عملکرد صحیح خود به اثبات برسانند و در این راستا با مردم، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان محترم کشورمان رو راست باشند و برای پیشبرد کارهای روزمرۀ خود به شعارها و وعده های تبلیغاتی و غیر عملی متوسل نشوند. زیرا با شعار، آمارهای نادرست و وعده های تو خالی، نه تنها اقتصاد کشور رشد نمیکند بلکه روز به روز به قهقرا و نابودی کشیده میشود که در آن صورت با تزریق صدها میلیارد دلار بودجه و با کمک دهها تیم برجسته هم نمیتوان اقتصاد نابود شده را نجات داد و به جایگاه واقعی خود باز گرداند.

ضمناً خاطرنشان میکنم که صادرات غیرنفتی ایران در سالهای اخیر بدلیل عدم حمایت دولت، موانع بیش از حد و وجود تحریمها به پایین ترین سطح خود رسیده و آن مقدار صادراتی هم که صادرات غیرنفتی نامیده میشود شامل میعانات گازی، بنزین و محصولات پتروشیمی میباشد که بنوعی مشتقات نفتی محسوب میشود و جزء صادرات نفتی و صادرات دولتی است و نه صادرات غیرنفتی و صادرات بخش خصوصی!! پس اصلاً صحیح نیست که با آمارهای غیر واقعی، خودمان را بطور تصنعی شادمان کنیم.!!

* در دولت من، تراز تجاری کشور مثبت شد!!

درخصوص دلایل واقعی مثبت شدن تراز تجاری ایران طی یکی دو سال باید عرض کنم که آمارهای منتشر شده درخصوص صادرات و واردات سالهای گذشته ظاهراً بیانگر مثبت شدن تراز تجاری کشورمان میباشد، اما با این وجود به اعتقاد اینجانب مثبت شدن تراز تجاری مثلاً سال ۹۴ را نمیتوان یک دستاورد و پیروزی بزرگ برای دولت تلقی کرد چرا که این اتفاق به دلیل کاهش و افت شدید خرید و فروشهای خارجی ایران و همچنین غیر طبیعی بودن شرایط اقتصادی کشورمان رخ داده است.

بطور مثال کل مجموع تجارت خارجی‌ ایران در سال ۹۴ حدود۴۰ میلیارد دلار بوده که از این میزان، واردات کشور تقریباً ۲۵ درصد و صادرات نیز ۱۸درصد نسبت به مدت مشابه در سال ۹۳ کاهش داسته است.

یعنی صادرات کشور در مقایسه با سال ۹۳ اصلاً رشدی نداشته و بخشی از مثبت شدن تراز تجاری ایران فقط و فقط به دلیل کاهش واردات بوده است از این جهت نمیتوان این مثبت شدن را یک دستاورد و پیروزی بزرگ تلقی کرد، چرا که سهم تجارت ما نسبت به سالهای گذشته خیلی کوچک‌ تر شده است.

ضمناً توجه شما را به این نکته مهم جلب میکنم که تراز تجاری مثبت و یا منفی یک کشور را در زمانی میتوان به جد و بطور واقعی مطرح کرد که اقتصاد آن کشور مریض نبوده و در سلامت کامل باشد بطوریکه بودجه آن کشور به اندازه باشد و واردات و صادرات آن مملکت نیز بدون اِعمال دستورات دولتی، روند طبیعی خود را طی کند.

بعنوان مثال: اگر درآمد ماهانه یک خانواده ۶ نفره در حالت طبیعی ۶ میلیون تومان است یعنی سالی ۷۲ میلیون تومان و از این بودجه ۶۰ میلیون تومان آن در سال خرج خورد و خوراک و پوشاک و…. غیره شده و ۱۲ میلیون تومان هم پس انداز گردیده در نتیجه میتوانیم اعلام کنیم که ما مثلاً فلان درصد تراز مثبت داشته ایم اما اگر بنابه دلایل خاصی، پدر خانواده بیکار شد و در آمد سالانه آن خانواده به کمتر از نصف کاهش پیدا کرد و اعضاء آن خانواده بنابه شرایط بد تحمیلی، بالاجبار خیلی از خرجهای طبیعی خود را فاکتور گرفته و حتی خورد و خوراک را هم تقلیل داده و یا خیلی از غذاهای همیشگی را مصرف نکنند و در پایان سال هم مثلاً ۵ میلیون تومان پول نقد داشته باشند آیا در چنین حالتی باز هم میتوانیم بگوییم که تراز زندگی آن خانواده مثبت بوده است؟ یا باید بگوییم که آن خانواده سال را با تنگ دستی و بدبختی سپری کرده و صورت خودشان را با سیلی سرخ کرده اند؟!!

در این راستا قابل ذکر است که از این نمونه کوچک میتوانیم به یک قیاس بزرگتر و در سطح کشور ایران برسیم و بگوییم که وقتی در حالت طبیعی و در یک اقتصاد سالم، درآمد ایران۸۰ میلیارد دلار است و در یک اقتصاد آزاد آنهم طی یک سال پس از محاسبه ارزش صادرات و واردات مان، مازاد ارزی داشتیم در آن صورت میتوانیم بگوییم که فلان درصد تراز تجاری ایران مثبت بود است نه زمانیکه درآمد کشورمان به زیر ۴۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده و برای اداره کشور و جلوگیری از کسری بیش از حد بودجه، هر لحظه دستوری

 صادر کرده و یک روز واردات فلان کالا را ممنوع اعلام میکنیم و روز دیگر صادرات کالای دیگر آزاد میشود و در پایان سال هم با افتخار مصاحبه میکنیم که تراز تجاری ایران در سال مثلاً ۹۴ مثبت بوده که میتوانم به جرأت عرض کنم که اسم این روند نه تنها تراز تجاری مثبت نیست بلکه به آن باید گفت، ریاضت و انقباض اقتصادی.                                     

پس برای رسیدن به تراز مثبت واقعی به چند فاکتور مهم نیاز داریم از جمله: تنظیم بودجه ای واقعی آنهم در قد و قواره و جایگاه ایران و ایرانی، تحقق کامل درآمدهای بودجۀ ارائه شده دولت، رفع موانع صادرات غیرنفتی و تحقق درآمدهای ارزی پیش بینی شده از طریق صادرات کالای تولیدی، صنعتی، تجاری و خدماتی و دست آخر اینکه سطح مبادلات اقتصادی ایران با غالب کشورهای جهان علی الخصوص کشورهای غربی و کشورهای قدرتمند صنعتی ارتقاع یافته و محدودیت نامعقولی برای ورود کالاهای خارجی وجود نداشته باشد.

در این صورت پس از حصول و خروج تمام ارزهای پیش بینی شده در بودجه مصوب و ایجاد زندگی راحت و در شأن ایرانی برای مردم، چنانچه بدون هیچ ریاضتی، دولت محترم در پایان سال مازاد ارزی داشت آن موقع میتوانیم محاسبات را انجام داده و با سربلندی بگوئیم که مثلاً فلان درصد تراز تجاری ایران مثبت بوده است اما با اوضاع فعلی اقتصاد ایران و مریضی هلندی حاکم بر این اقتصاد (رکود همراه با تورم) و سوء مدیریت موجود و کسری شدید بودجه و فعلاً باید تراز مثبت تجاری ایران را در خواب ببینیم و انتشار هرگونه اخباری از طرف دولت محترم درخصوص مثبت بودن تراز تجاری ایران، متأسفانه  خلاف واقع میباشد!!

ضمناً لازم به توضیح است که در حال حاضر نصف بیشتر واردات کشورمان بطور قاچاق انجام میشود و به همین خاطر دولت محترم، واردات عظیم کالا بصورت قاچاق را جزء واردات رسمی کشور به حساب نمیاورد!! در نتیجه حجم واردات رسمی کشور کمتر ثبت میشود و برعکس، صادرات بیشتر نمود پیدا میکند و از نظر دولت محترم، بدین صورت تراز تجاری کشور ظاهراً مثبت میشود و صادرات به بیشتر به چشم می آید اما اگر مقدار ارز کلانی که از طریق قاچاق از کشور خارج میشود را هم با ارزهای رسمی واردات جمع کنیم، ایران یک کشور وارداتی بزرگ است و صادرات غیرنفتی مان اصلاً به چشم نخواهد آمد.

* در دولت من، بالاترین رشد اقتصادی را در جهان داشتیم!!

 به فرض مثال اگر این اتفاق میمون در یک سال از ۷ سال گذشته رخ داده باشد ولیکن در ۶ سال مابقی، رشد اقتصادی ایران صفر و یا زیر صفر بوده باشد، هرگز نمیتوانیم یکسال را در آمارها بعنوان موفقیت دولت اعلام کنیم و از آن ۶ سال منفی حتی یک کلمه سخن هم به میان نیاوریم!! رشد منفی اقتصاد طی ۶ سال ملاک تشخیص اوضاع اقتصادی کشور و موفقیت یا شکست سیاستها و عملکرد صحیح یا غلط دولت میباشد نه رشد اقتصادی آن یکسال!!

* مهمترین توصیه رهبری به دولت در طول این ۷ سال «اقتصاد مقاومتی» بود!!

اگر مهمترین توصیه رهبری طی ۷ سال گذشته به دولت یازدهم و دوازدهم «اقتصاد مقاومتی» بوده پس بهتر است جناب آقای روحانی توضیح دهند که دولت موفق ایشان در این ۷ سال چه قدمی را در جهت اجرا و تحقق سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» برداشته و در این زمینه چه کار عملی انجام داده است؟ به نظر نگارنده، پس از گذشت ۷ سال هنوز بیانات مقام معظم رهبری درخصوص تحقق اقتصاد مقاومتی در پله اول مانده و متأسفانه اجرای آن یک متر هم پیشرفت نداشته است!!!

* باید از خام فروشی فاصله بگیریم و اتکا بودجه ما به نفت باید برداشته شود!!

با توجه به توضیحاتی که در خصوص عدم حمایت دولت از صادرات غیرنفتی ارائه نمودم باید عرض کنم که دولت هرگز نتوانسته از نفت فروشی و خام فروشی فاصله بگیرد و همیشه اعلام میکند که باید از خام فروشی فاصله بگیرم اما کی این فاصله گرفتن از نفت و منابع زیر زمینی محقق خواهد شد خدا میداند!! ولیکن هنوز بودجه کشور برپایه فروش نفت بسته میشود نه بر اساس صادرات غیرنفتی!! پس استفاده از این شعار هم موفقیتی برای این دولت محسوب نمیشود!!

* درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌ایم!!

جناب آقای روحانی!! لطفاً بفرمائید وقتیکه درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌اید، پس چرا آنرا اعلام و رسانه ای میکنید و چرا منتقدین را تهدید کردید که درخصوص فروش اوراق سلف نفتی اظهارنظر منفی و درشت گویی نکنید؟ چرا شنیدن نقد و پیشنهاد دیگران اینقدر برایتان سخت و غیرقابل تحمل میباشد؟ آیا این روش حضرتعالی و عدم تحمل صدای مخالف به معنی عملکرد مثبت دولت شما میباشد؟!!

* قطعا شرایط زندگی مردم مطلوب نیست!!

یکی از نشانه های اقتصادِ سالم و عملکردِ موفق دولت، مطلوب بودنِ زندگیِ مردم و بالا بودن سطح معیشت آنان میباشد، اما وقتیکه خودتان به صراحت اعلام میکنید دولت تان بهترین عملکرد را داشته و عملکرد خودتان را نه تنها کم نظیر بلکه بی نظیر توصیف میکنید و در ادامه از شرایط سخت زندگی مردم سخن به میان میاورید!! چگونه این دو مقوله متضاد را کنار هم میگذارید و از آن نتیجۀ مثبتی به نفع خودتان میگیرید؟

جناب آقای روحانی!! متأسفانه تناقض در سخنان تان موج میزند و اگر در نشست مطبوعاتی امروز کسی سخنان شما را چندان به چالش نکشید دلیلی بر تأیید فرمایشات شما نبود بلکه به این خاطر بود که جمعی از مدیران رسانه های همسو و غیر همسو در مقابل شما بودند که به چالش کشیدن رئیس جمهور محترم با روحیه مدیران چندان سازگار نیست اما اگر خبرنگاران داخلی و خارجی در برابر شما میبودند، حتماً پاسخها و سخنان و تعریفهای شما را به چالش میکشیدند!!

در خاتمه باید بگویم که نمیدانم سخنان و تعریف و تمجیدهای شما از دولت تان را بپذیرم و این را قبول کنم که عملکرد جنابعالی و دولت تان بی نظیر بوده یا اینکه نابسامانی اقتصاد، رکود و تورم افسارگسیخته، افزایش بیکاری، تعطیلی کارخانجات، معوق شدن حقوق کارگران، فسادهای مالی و اداری، حقوقهای نجومی، دلار ۲۴ هزار تومانی، سکه ۱۱ میلیونی، پراید ۱۰۰ میلیونی، مسکن متری ۳۰ میلیون به بالا و ….. صدها مورد دیگر را باور کنم؟ آیا این نابسامانی ها و مشکلات بزرگ اقتصادی نشانه بی نظیری عملکرد دولت شما میباشد یا اینکه از سیاستهای غلط و سوء مدیریتها نشأت میگیرد؟ شما را بخدا در این چند ماه باقیمانده از دوران ریاست جمهوری تان حداقل با مردم و رسانه ها صادق باشید و از خودستایی و ارائه آمارهای دلخوش کننده دست بردارید./انتهای پیام

محمدرضا سبزعلیپور

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران  

Leave a Comment