روح تازه ای که سیاستهای غلط دولت در کالبد “تحریمهای سوخته” آمریکا دمید!!

تحلیلی بر تحریمهای اقتصادی ۱۳ آبان

جناب آقای روحانی بارها اعلام کردند که همۀ تحریمها از بین رفته و در جایی قول دادند که جدای از تحریمهای هسته ای، تمامی تحریمهای حقوق بشری را نیز رفع میکنند. باز هم در جایی دیگر فرمودند که کاسه تحریمها شکسته شده و هیچ بندزنی هم قادر نیست که این کاسۀ شکسته را بصورت اول برگرداند، سپس رو به مردم اظهار داشتند که خیلی غصه نخورید، ما میدانیم‌ چکار میکنیم!!

 پس از خروج یک طرفۀ دونالد ترامپ از توافقنامۀ جامع هسته‌ای “برجام” در تاریخ ۱۸ اردیبهشت سالجاری، دولت آمریکا تصمیم گرفت تا تحریمهای تعلیق شدۀ قبلی به اضافۀ تحریمهای جدیدتری را، طی دو مرحله، یعنی ۹۰ روز و ۱۸۰ روز پس از خروجش از برجام برعلیه ایران اِعمال نماید!! اولین مرحله از تحریمهای وعده داده شده در تاریخ ۱۳ مرداد ماه سالجاری فعال شدند و قرار بر این است تا دومین مرحله از تحریمهای اقتصادی، روز یکشنبه ۱۳ آبان سالجاری برعلیه کشورمان اعمال گردد.!!

با عنایت باینکه فردا سیزدهمین روز از دومین ماه پاییز (آبان) میباشد، قرار بر این است تا مرحلۀ دوم تحریمها از طرف آمریکا برعلیه ایران اِعمال گردد!! از همین رو، چرایی اِعمال مجدد تحریمها و تأثیر آن بر اقتصادِ کشورمان، همچنین روابط بین المللی و تجارت جهانی مان و نهایتاً اثر و عواقب تحریمهای فردا بر زندگی، معیشت، سفره و کسب و کار مردم، همه و همه ذهن عام و خاص را مشغول کرده و تمام مردم و صاحب نظرانِ داخلی و خارجی را پیگیر پاسخ این سوألات مهم کرده است.!!

این موضوع و بحث مهم تحریمها، اینجانب را بر آن داشت تا “چرایی” ، “اهداف” و “عواقب” تحریمهای اقتصادی ۱۳ آبان را مورد واکاوی قرار داده و با اندک سواد و دانش و تجربۀ خویش، تحلیلی را به رشتۀ تحریر درآورم تا شاید از این طریق برخی از زوایای پنهانِ موضوع را آشکار و مردم را در به دست آوردنِ پاسخِ سوالاتشان یاری دهم.          

فردا یکشنبه سیزدهم آبان، تمامی تحریمهای اقتصادیِ آمریکا برعلیه ایران که بعد از اِجرای (برجام) معلق شده بودند، دوباره باز میگردند.!! دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و تیم همراهش در کاخ سفید، همگی اعتقاد و انتظار دارند تا با اِعمال مجدد تحریمهای تعلیق شده، فشار بر اقتصادِ کشورمان بیش از پیش افزایش خواهد یافت و اوضاعِ اقتصادیِ کشور به دورانِ قبل از توافق هسته‌ای خواهد رسید و بقول خودشان، کمر اقتصادِ ایران خواهد شکست.!!

در مورد اهدافِ دولت آمریکا از اینکه چرا مجدداً میخواهد تحریمهای اقتصادی را برعلیه ایران بازگرداند، پیش بینی ها و دیدگاههای مختلفی وجود دارد، از جمله: ۱-  ترغیب مقامات ارشد ایران به امضای یک توافق هسته‌ای جدید با دستورالعمل های بیشتر و متفاوت از برجام، ۲- حفظ “برجام” باضافۀ کنترل “برنامه های موشکی ایران”، ۳- تضعیف اقتصادِ کشورمان با هدف اجبار دولت ایران به آمدن پای میزِ مذاکره و دادن امتیازات فراوان اقتصادی به دولت آمریکا، ۴- افزایش فشار اقتصادی بر مردم و نارضایتی آنان در جهت اقدام به”تغییر رژیم ایران” !!!

در ارتباط با اهداف چهارگانۀ دولت آمریکا در وضع مجدد تحریمهای اقتصادی باید عرض کنم که به اعتقاد اینجانب، تجربۀ دهه های گذشته این واقعیت را بخوبی به اثبات رسانده است که آمریکا هرگز به این اهداف دست نخواهد یافت و اِعمال تحریمهای جدید به جز وارد نمودن فشار اقتصادی به مردم عزیزمان، حاصل دیگری در پی نخواهد داشت.

در این یادداشت تلاش بر این است تا به شکل تیتروار به همه تحریمهایی که از روز ۱۳ آبان، باز میگردند اشاره شود. این تحریمها در طول سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ میلادی به مرور تصویب و اجرا شده اند و درکل ساختاری بسیار مبهم و پیچیده دارند.

تحریمهایی که از روز ۱۳ آبان برعلیه ایران اِعمال و اجرایی میشوند، عبارتند از:

۱- تحریم انرژی و صنعت نفت:

تحریم صنعت نفت و بخش انرژی، حول محور مجموعه تحریمهایی است که تحت عنوان” قانون تحریم ایران” ( Iran Sanction Act)  یا آیسا،( ISA)  که در سال ۱۹۹۶ به قانون تبدیل شده میباشد.

آیسا، اولین تحریمهای آمریکا علیه ایران بود که به آن کشور اجازه میداد شرکتهای غیر آمریکایی را هم بدلیل نقض تحریمها جریمه کند.

در سال ۲۰۱۰ کنگره آمریکا “طرح جامع تحریمهای ایران” را تصویب کرد که باز بر بخش انرژی ایران تمرکز داشت و در عمل قانون آیسا را تقویت ‌کرد. باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نیز این طرح را در اول ژوئن سال ۲۰۱۰ این قانون را تایید کرد.

در ادامه برای شفاف شدن موضوع، به اختصار “آیسا” تشریح میگردد. 

آیسا شامل چه تحریمهایی میشود؟

آیسا ممنوعیت هایی را برای سرمایه ‌گذاری، فروش کالا و خدمات به ایران مشخص کرده است. دولت آمریکا این موارد را زیر نظر دارد و اگر شرکتی در جهان، این موارد را نقض کند، مشمول جریمه های سنگین آمریکا میشود. محدودیت‌ های “آیسا” که در طول سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ گسترش یافت یا تغییر کرد موارد زیر را شامل میشود (جهت پرهیز از اطالۀ یادداشت، از توضیح و تشریح مفصل موارد زیر خودداری میشود).

الف-  ممنوعیت سرمایه‌ گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در سال، جهت توسعه میدانهای نفت و گاز ایران

ب-  ممنوعیت فروش سلاح و تکنولوژیهای مرتبط با آن، سلاحهای متعارف پیشرفته و شراکت در بهره برداری از معادن اورانیوم ایران

پ-  فروش بنزین به ایران (این تحریم، فروش قطعات پالایشگاهی مورد نیاز برای تولید بنزین را هم در بر می‌گیرد).

ت-  فروش تجهیزات یا خدمات به بخش نفت، گاز یا پتروشیمی ایران

فروش کالا یا خدماتی به ارزش بیش از ۲۵۰ هزار دلار (یا یک میلیون دلار در یک سال) برای تعمیر یا توسعه زیر ساخت های پتروشیمی شامل تحریم میشود.

ج-  حمل و نقل نفت خام ایران

بواسطۀ این تحریم، دولت آمریکا میتواند صاحبان نفتکش‌ هایی که نفت ایران را حمل کنند را تحریم کند. همچنین پروژه‌ های مشترک نفتی ایران در خارج از مرزهای این کشور هم که بعد از سال ۲۰۰۲ راه افتاده‌اند (بجز چند مورد در دریای خزر) شامل تحریم میشوند.

د –  تحریم خرید نفت ایران، محصولات پتروشیمی و داد وستد با پول ایران

دستور اجرایی شماره ۱۳۶۲۲ در سال ۲۰۱۲، تحریمهای مشخص دیگری را نیز به فهرست “آیسا” اضافه کرد و تمامی بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری را که مرتکب اقدامات زیر شوند، از بازار مالی آمریکا محروم خواهند شد:

*  خرید نفت و دیگر محصولات نفتی یا پتروشیمی از ایران

* ارتباط مالی با شرکت ملی نفت ایران و یا سایر شرکتهای نفتی ایران

همچنین طبق دستور اجرایی فوق، موسساتی که به شرکت ملی نفت ایران و یا سایر شرکتهای نفتی ایران، یا بانک مرکزی ایران کالا و خدمات بفروشند، با مصادره املاک یا دارایی ‌هایشان در خاک آمریکا تنبیه خواهند شد.

* ضمناً ممنوعیت کمک به دولت ایران در خرید دلار یا فلزات گران ‌بها هم جزو این تحریمها بود که در ۱۵ مرداد ماه سالجاری بازکشت.

۲- تحریم فروش و صادرات نفت ایران

در سال ۲۰۱۱ میلادی، کنگره آمریکا بدنبال محدود کردن فروش و صادرات نفت ایران بود و به همین خاطر مکانیسمی مطرح شده بود، و آن تحریم خریداران نفت ایران بود تا آنان را مجبور کند نفت مورد نیاز خود را از فروشندگان دیگر خریداری نمایند.

* تحریم در بودجه دفاعی سال ۲۰۱۲

باراک اوباما در پایان سال ۲۰۱۱، بودجه دفاعی آمریکا را امضاء کرد. در این بودجه بخشی به تحریم ایران اختصاص داده شده بود که سخت ترین دور تحریمها و البته پیچیده‌ ترین ساز و کارها را برای فشار بر نظام ایران بر سر پرونده هسته‌ای اِعمال میکرد.

این دور از تحریمها، نقل و انتقالات مالی با بانک مرکزی ایران را بطور کامل منع میکند..

براساس این تحریم، خریداران نفت ایران، درصورتیکه خرید نفت از ایران را به “مقدار قابل توجهی” کاهش دهند، از تحریم مستثنی میشوند.

در همین راستا، خریداران نفت ایران، جهت مستثنی شدن از تحریمهای آمریکا دوباره از روز ۱۳ آبان، باید خرید نفت از ایران را کاهش دهند.

۳- تحریم ارزی

بر اساس این تحریم، دسترسی دولت ایران به ارزهای خارجی علی الخصوص درآمدهای نفتی محدود میگردد. فلذا هر پولی که در نتیجۀ مستثنی شدن هر کشوری و یا مؤسسات مالی، به ایران پرداخت میشود (مثلاً بابت خریدن نفت) باید آن مبلغ در یک حساب در همان کشور (مثلاً در ژاپن یا هند) نگهداری شود. بنابر این محدودیت، بانک مرکزی ایران از دسترسی به ارزهای معتبر خارجی محروم میکردد و عملاً ایران مجبور میشود تا در برابر فروش نفت، از خریدار نفتش فقط کالا (غذا و دارو) بگیرد.

۴- تحریمهای بانکی و مالی

هدف از این تحریم‌ قطع ارتباط مالی ایران با جهان است. یعنی تمامی مبادلات مالی با بانک مرکزی ایران، سایر بانکهای دولتی و خصوصی و همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی ممنوع میباشد!! این تحریم شامل چند بخش است:

* اقدامات مالی هدفمند

بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ میلادی، وزارت خزانه‌داری آمریکا، تلاش میکرد تا با ملاقات حضوری و رو در رو با مسئولین بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری جهان، آنان را ترغیب به قطع رابطۀ مالی خود با ایران کنند. توجیه مقامات آمریکایی جهت اِعمال این تحریم، اِتهام استفاده ایران از سیستم مالی جهان برای تأمین منابع مالی تروریسم و خرید سلاح و قطعات مرتبط با برنامه‌ های نظامی و هسته ای خود بود.

* تحریم مؤسسات مالی جهان که با ایران ارتباط مالی داشته باشند

طرح جامع تحریمهای ایران که در سال ۲۰۱۰ در کنگرۀ آمریکا تصویب شد، وزارت خزانه داری آمریکا را ملزم کرد، تا تمامی مؤسسات مالی جهان را که با مؤسسات مالی تحریم شدۀ ایران ارتباط مالی داشته باشند را تحریم نماید.

۵- تحریمهای ثانویه: قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه

در دور اول تحریمها (۱۵ مرداد) بخشی از این تحریمها بازگشت و در ۱۳ آبان بطور کامل اِعمال میگردد.

این تحریم بخشی از بودجه دفاعی سالانه ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۲۰۱۳ بود و بخش وسیعی از اقتصاد ایران را تحریم میکند. تمرکز این تحریم بر مؤسسات خاص و منتخب از سوی دولت آمریکا میباشد که شامل صدها مؤسسه ایرانی است که در مراحل مختلف در فهرست سیاه قرار گرفته‌اند. بخشی از این مؤسسات در جریان اجرای برجام، بعنوان مؤسسات “غیر نظامی” از فهرست تحریمها خارج شدند، که همه آنها از روز ۱۳ آبان دوباره تحریم میشوند.

مؤسسات مالی و اعتباری جهان که به مؤسسات ایرانی تحریم شده، خدمات مالی بدهند یا با آنان ارتباط مالی داشته باشند، مورد تحریم و تنبیه آمریکا قرار میگیرند.

* تحریم صنعت حمل و نقل دریایی ایران، شامل ارائۀ خدمات مالی به کشتیرانی و سایر خطوط دریایی جمهوری اسلامی ایران، شرکت کشتیرانی جنوب- خط ایران و شرکتهای وابسته

* ارائه خدمات مالی به کارخانه ‌های کشتی سازی ایران

* ارائه خدمات مالی به سازمان بنادر و کشتیرانی و سایر شرکتهای اداره کنندۀ بنادر در ایران

* ارائه خدمات بیمه، بیمه اتکایی و تأمین مالی آنها

ضمناً جدای از تحریمهای فوق الذکر، دولت آمریکا در اقدامی جدید تحریم ۷۰۰ شرکت، سازمان و فرد ایرانی را نیز از روز یکشنبه ۱۳ آبان در دستور کار خود قرار داده است!!

همچنین وزیر خزانه داری آمریکا اعلام کرد: در صورتیکه سوئیفت با طرفهای تحت تحریم آمریکا تعامل داشته باشد، قطعاً تحریم میشود.

تک تک موارد ذکر شده فوق، تحریمهایی هستند که از روز ۱۳ آبان سالجاری (فردا) دوباره برعلیه کشورمان اعمال خواهند شد، هر یک از موارد فوق دارای جزئیات حقوقی و مالی هستند که برای شرکتها و مؤسسات مالی و بانکها بطور مجزا تدوین شده و شرح کامل آنها در سایت وزارت خزانه داری آمریکا موجود است.

پس از تشریح چرایی و اهداف دولت آمریکا از اعمال تحریمها برعلیه ایران و همچنین ذکر و اشارۀ تیتروار به بند بند تحریمهای دور دوم آمریکا که از فردا برعلیه کشورمان اِعمال خواهند شد، دو ابهام و بحث دیگر همچنان باقی است: ۱-  تأثیر این تحریمها ۲-  چرا دولت آمریکا مجدداً برای تحت فشار قرار دادن ما به تحریمهای تعلیق شده متوسل شد؟

تأثیر این تحریمها:

نظرباینکه غالب این تحریمها پیش از این و طی سالهای گذشته برعلیه کشورمان اعمال شده بودند از همین رو این تحریمها برایمان غریبه و یا مورد تازه ای نیستند و دولتهای قبل، راهکارهای متعددی را برای غلبه و دور زدن این تحریمها طراحی کرده بودند اما بحث اصلی اینجاست که این تحریمها روی کاغذ، چیز جدید و نا آشنایی برای ایرانیان نیستند اما در عمل، خواسته یا ناخواسته مزاحمت هایی را برای ما ایجاد خواهند کرد.!! اولین ضربۀ منفی این تحریمها، تأثیر روانی آنها بر کشورها و بنگاههای اقتصادی جهان میباشد تا جهت در اَمان ماندن از گزند و تنبیه مالی دولت آمریکا، تا حدودی از بازار ایران و همکاری با ما دور شوند و بقول معروف در معادلۀ انتخاب همکاری با ایران یا حضور در بازار آمریکا گیر کنند.!!  

قطعاً اعمال این تحریمها، میزان فروش و صادرات نفت را کاهش و مختل خواهد نمود که همین امر موجب کاهش درآمدهای نفتی نیز خواهد شد.!!

(شاید برخی بگویند که دولت آمریکا ۸ مشتری بزرگ نفتی ایران را مستثنی کرد و به این هشت کشور از جمله چین، ژاپن، هند و کره جنوبی اجازه داد تا به خرید نفت خود از ایران پس از اعمال تحریمها در تاریخ ۵ نوامبر ادامه دهند. لکن در پاسخ به این عزیزان باید گفت: اولاً، وزیر خزانه داری آمریکا اِستیو منوچین در این ارتباط اعلام کرد: معافیت هشت کشور برای خرید نفت به چند شرط است:

* هیچ ارزی به دولت جمهوری اسلامی ایران تعلق نگیرید و پول نفت در همان کشورها بلوکه شود!!

* خرید نفت از ایران حداکثر یک سوم خرید فعلی و تقریباً از ۵۰ هزار بشکه بیشتر نباشد!!

* دولت جمهوری اسلامی ایران فقط میتواند در ازاء فروش نفت، از این کشورها غذا و یا دارو وارد کند!!

با عنایت به توضیحات فوق، لازم به ذکر است که این میزان فروش نفت در ازاء دریافت هیچ ارزی، چندان مشکلی از مشکلات ما را حل نخواهد کرد)!!

ضمناً طبق گفته عباس عراقچی، از چند ماه قبل مقرر شده بود تا: « ساز و کارهای تبادل بانکی و تجاری اروپا با ایران تا پیش از شروع دور دوم تحریمهای آمریکا در ۱۳ آبان اجرایی شوند». اما دور دوم تحریمهای آمریکا هم آغاز شد و متأسفانه از تبادل بانکی اروپا با ایران خبری نشد، در نتیجه آنچه از قرائن پیداست، به این زودی ها آبی از اتحادیه اروپا هم برای ایران گرم نخواهد شد پس دولت ایران باید به تنهایی و بدون اتکاء به کشورهای اروپایی از پس تحریمها برآید که همین امر سختی های بیشتری را برای ما در پی خواهد داشت.

گرانی کمرشکن و تورم افسارگسیخته، همچنین افزایش بی رویۀ نرخ ارز طی ماههای اخیر مزیدی بر علت خواهند شد تا تحریمهای جدید، روح مردم بیش از پیش عذاب دهند.

درکل تحمل تحریمها و پیروزی در جنگ اقتصادی آغاز شده برای مردم ایران کاری سخت اما دست یافتنی است و تجربه ثابت کرده که مردم ایران از پس مشکلاتی بزرگتر از این تحریمها هم برآمده است.

بوی تحریمهای جدید آمریکا با مهری شرکتهای ترک با ایرلاین های ایرانی و خروج یک شرکت روسی از ایران کم کم به مشم میرسد.!!

دلیل توسل مجدد دولت آمریکا به تحریمهای تعلیق شده ؟ 

چیزی که بر همگان عیان میباشد این است که مردم فهیم و باشعور ایران، پنج سال پیش بامید اینکه اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور بسوی بهبود حرکت کند و سایۀ تحریمها نیز بطور کامل از سر ایران کوتاه شود با حضور پر رنگ خود در پای صندوقهای رأی، شخصی را بعنوان رئیس جمهور ایران انتخاب کردند تا شاید قدمهای درستی را در جهت تحقق خواسته های مردم و بهبود اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین المللی بردارد و نام نیکی از خود به یادگار بگذارد.

رئیس جمهور محترم وعده های زیادی داد و مردم را امیدوار و امیدوارتر کرد اما تمام تدبیر خود و دولتش را صرف موفقیت مذاکرات هسته ای و امضای توافقنامه برجام کرد. نهایتاً حدود ۵/۳ سال پیش برجام اجرایی شد و دولت محترم این موفقیت خود را جشن گرفت، ولیکن آنقدر “برجام” را بزرگ و حلال تمام مشکلات ایران و ایرانی معرفی کردند که خود در آن غرق شده و دیگر نه تنها کسی را نمی دیدند بلکه در آن روزگار خوشی که داشتند، اصلاً صدای کسی را هم نمی شنیدند!!

آقای رئیس جمهور و دولتمردان محترم تا جایی پیش رفتند که برجام را حلال مشکلات صد سال گذشته و همچنین از بین برندۀ همه تحریمها و حتی رافع مشکلات زیست محیطی و آب و هوا و باران دانستند!!

جناب آقای روحانی بارها اعلام کردند که همۀ تحریمها از بین رفته و در جایی قول دادند که جدای از تحریمهای هسته ای، تمامی تحریمهای حقوق بشری را نیز رفع میکنند. باز هم در جایی فرمودند که کاسه تحریمها شکسته شده و دیگر هیچ بندزنی هم قادر نیست که این کاسۀ شکسته را بصورت اول برگرداند، سپس رو به مردم اظهار داشتند که خیلی غصه نخورید، ما میدانیم‌ چکار میکنیم!!

نکته مهم و قابل تأمل اینجاست که رئیس جمهور محترم و دولتش آنقدر مغرور و شادمان از اجرای “برجام” شده بودند که حتی یک درصد هم احتمال شکست و یا ایجاد مانع بر سر اجرای برجام را نمیدادند، از همین رو هرگز پیش بینی های لازم را نکرده و آمادۀ جنگ اقتصادی نبودند و در این راستا گوششان به هیچ توصیه، پیشنهاد و انتقادی هم بدهکار نبود.!!

به همین دلیل غالب راهها و کانال هایی را که طی سالیان گذشته جهت دور زدن تحریمها به زحمت ایجاد کرده بودیم را کور کردند!!

در دوران خوش خوشانِ “برجام” روزها و ماهها را به خنده و قدم زدن با طرفهای اروپایی و آمریکایی و همچنین امضاء قراردادهای مونتاژ خودرو و خرید رؤیایی هواپیماهای فوق مدرن و …. غیره سپری کردند!!

اما متأسفانه باز هم ایران را وابسته به خام فروشی و صادرات نفت خام نگه داشتند و هیچ قدم مثبتی در جهت غلبه بر مشکلات برنداشتند، زیرا انتظار همگان بر این بود تا دولت محترم از فضایی که “برجام” بوجود آورده بود بنحو مطلوب استفاده میکرد و حداقل قدمهای مهمی و مؤثری را بشرح زیر برمیداشت:

* رشد صادرات غیر نفتی  

* خرید پالایشگاههایی در کشورهایی همچون “هند” و یا مشارکت با آنها جهت تصفیه نفت در خارج از ایران

* ساخت پالایشگاهای تولید کنندۀ بنزین (مشابه پالایشگاه ستارۀ خلیج فارس که به دست توانمند نیروهای سپاه ساخته شد و فی الواقع برگ برنده ای برای ایران در دوران تحریم محسوب میشود)

* همکاری با شرکتهای خارجی و ایجاد شرکتهای مشترک در زمینۀ حمل و نقل دریایی و هوایی

* ایجاد بانکها و مؤسسات مالی مشترک با کشورها و یا برخی از مؤسسات مالی جهان جهت بهره مندی از آنها در ایام تحریم

* تقویت تولید و صنایع داخلی

* ایجاد دفاتر بازرگانی و مراکز صادراتی ایران در کشورهای مختلف و بازارهای هدف که متأسفانه در برابر ایجاد آنها مقاومت شده

* برداشتن قدمهای استوار در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی

* و… مواردی دیگر که جای طرح آنها اینجا نیست

اما متأسفانه دولت محترم طی ۵/۳ سال گذشته هیچ قدم مثبتی در جهت ایجاد سدّی مقاوم در برابر تحریمها برنداشته و چندان کاری بمنظور تقویت راهکارها و ابزارهای قدیمی دور زدن تحریمها انجام نداده است و برعکس روز و روزگار خود را به خوشی سپری کرده و منتظر اعمال تحریمهای جدید نشسته است!!

“جنگ اقتصادی” ژنرالها و مردانی قوی، مدیر و مدبر، دلسوز و کارآمد میخواهد، لکن کسانیکه همیشه در رفاه زندگی کرده باشند و شب و روزشان با برندهای گرانقیمت و کالاهای لاکچری خارجی سپری میشود، هرگز نمیتوانند مرد میدان و فرماندهی قوی در جهت غلبه بر جنگ اقتصادی باشند.!!

عملکرد ضعیف و سیاستهای غلطِ دولت تدبیر و امید طی ۵ سال گذشته علی الخصوص پس از آغاز “برجام” موجب شده است تا امروز دولتمردان آمریکا به این نتیجه برسند که باز هم میتوانند از طریق اِعمال تحریمهای سوختۀ چند سال گذشته خود، دوباره ایران را هجمۀ آزار و اذیت و فشارهای اقتصادی خود قرار دهند!! زیرا خام فروشی ما، وابستگی مان به واردات بنزین، متکی بودمان به چند شرکت حمل و نقل نه چندان قویِ دریایی و هوایی و…. غیره باعث جسارت ترامپ و آمریکایی ها شده تا مجدداً با اِعمال تحریمهای قدیمی خودشان، ما را تهدید کنند و همۀ این اقدامات دولتمردان آمریکا و جسارتی که ترامپ در برابر ما پیدا کرده بدلیل عملکرد ضعیف دولت و اعمال سیاستهای غلط بوده است که با افزایش مشکلات اقتصادی، نابسامانی بازار ارز، گرانی، کاهش ارزش ریال، رکود کسب و کار، واردات و قاچاق بی رویه و … غیره، طرف مقابل و دشمنان مان را جسورتر کرده است. درکل به جرأت میتوان گفت که سیاستهای غلطِ دولت تدبیر و امید روح تازه ای در جسم و کالبد “تحریمهای سوخته” آمریکا دمیده و به آن جان تازه ای داده است!!

مخلص کلام اینکه ماههای سخت و دشواری را در پیش داریم و دولت محترم میبایست در جهت جبران خرابی های گذشته و کاهش فشار بر دوش مردم، قدمهای استوار و اقداماتی صحیح، اساسی و ضربتی را بردارد تا پیروز میدان باشد./انتهای پیام

محمدرضا سبزعلیپور
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران

Leave a Comment