سبزعلیپور طی تحلیلی متذکر شد
واقعیت امر این است که “وزارت بازرگانی” علاج کار و مشکل گشای اقتصاد کشورمان نیست بلکه وزیر قوی و توانمند همراه با تیم متخصص و شایسته، کلید حل مشکلات، عامل شکوفایی اقتصاد و رمز موفقیت دولت میباشد.
محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت و این تفکر دولت که رفع مشکلات تولید و تجارت کشور را در گرو ایجاد “وزارت بازرگانی” میداند واکنش نشان داد و طی تحلیلی کوتاه با استناد به مدیریت دولت بر اقتصاد کشور طی سالهای گذشته و حال حاضر و همچنین با اشاره به نقاطِ ضعف مسئولین ذیربط صنعت، معدن و تجارت، به دلایل مخالفت خود با ایجاد “وزارت بازرگانی” پرداخته و اصرار دولت به تشکیل وزارت جدید را به چالش کشید و گفت!!
این مبحث را باید با این توضیح آغاز کنم که قریب به ۵ سال پی در پی از تأکید مقام معظم رهبری در خصوص رشد و رونق و جهش تولید و رفع موانع آن سپری شده اما در این ۵ سال چندان خبر مثبت و راضی کننده ای در زمینۀ توسعه و “رونق و جهش تولید“ به گوش نرسیده و از اَعمال و رفتار غالب دولتمردان و مسئولین ذیربط اقتصادی اصلی و ابدا بوی توجه و اهتمام به “تولید” به مشام نمیرسد، اما متأسفانه در طی ۵ سال اخیر، آمار دلالی و قاچاق کالا چشمگیر و قابل تأمل بوده است!!
در این راستا یادآور میشوم که “دولت روحانی“ تمام هم و غم خود را صَرف تفکیک “وزارت صنعت، معدن و تجارت” و همچنین عزم خود را جزمِ احیای مجدد “وزارت بازرگانی” کرد و معلوم نبود در سالهایی که قرار بوده تا “رونق تولید” هدف باشد چرا آن دولت به یاد “رونق بازرگانی” افتاده و اینچنین تند و تیز پیگیر این موضوع بود؟
قطعاً چنین سیاست و عملکردی از طرف دولت سابق سؤال برانگیز بود و اکثر بزرگان کشور، صاحب نظران برجسته و کارشناسان با اقدم آن دولت جهت احیای “وزارت بازرگانی” مخالف و پیگیری آنرا کاری بیهوده و آب در هاون کوبیدن میدانستند!!
راجع به چرایی تفکیک، عملکردِ مثبت و منفی این وزارتخانه و همچنین تفکیک “وزارت صنعت، معدن و تجارت” بسیار سخن گفته و موضوع را از مَنظرِ کارشناسی، تحلیل و واکاوی نمودهایم، به همین خاطر فعلاً قصد ندارم که مجدداً وارد این بحث تکراری بشوم، فقط میخواهم به این موضوع بپردازم که چرا دولت سیزدهم هم به این نتیجه رسیده که احیای “وزارت بازرگانی“ میتواند مشکلات اقتصادی ایران و سختی معیشت مردم را حل و فصل کند؟ چرا و به چه دلیلی به چنین جمع بندی رسیده اند؟ چرا پس از گذشت چهل و چهار سال هنوز در “آزمون و خطا” و داستان “شل کن و سفت کن” گیر کرده و در “دور و تسلسل” افتادهایم؟!
حال، اولین سوالی که به ذهن هر کسی خطور میکند این است که: آیا ادغام وزارت بازرگانی با وزارت صنایع و معادن به بهتر شدن اوضاع اقتصادی کشور منجر شد؟
در پاسخ باید عرض کنم که متأسفانه خیر، ادغام این دو وزارتخانه نه تنها موجب بهبود اوضاع نشد بلکه ادغام دو وزارتخانه صنایع و معادن و بازرگانی عملاً موجب شد تا “وزارت بازرگانی“ از یک وزارتخانه عظیم آنهم با برنامه ریزی بلندمدت، تخصصی و سیاست گذاری منسجم به حد یک معاونت کوچک تقلیل یابد!! بخشی از مشکلات بازار در این ایام ناشی از همین ادغام میباشد که از ابتدا “غلط“ بود.
مسئولان و دولتمردان کشورمان باید توجه داشته باشند که مشکلات اقتصادی ایران هرگز با آزمون و خطای ادغام وزارتخانه ها حل نمیشود بلکه مشکل اصلی در ساختار وزارتخانه ها و نحوه اِعمال مدیریت دولت در این مجموعه ها است، ساختار برخی از وزارتخانه ها به۴۰ الی۵۰ سال قبل باز میگردد. در معادلات پیچیده علمی و صنعتی امروز، تمامی وزارتخانه ها در دنیا دستخوش دگرگونی های مثبت و تحولات بی شماری شده اند اما متأسفانه در کشور ما هیچ تغییر مفیدی در بدنه وزارتخانه ها، سیاستها و مدیران آنها از نظر کیفی صورت نگرفته و بیشتر بر روی اِدغام و یا تفکیک وزارتخانه ها از نظر کمی تکیه شده است که این اَمر خود دلیلی بر ناکارآمدی دستگاههای اجرایی کشور است!!
درکل ادغام “وزارت صنایع و معادن“ با “وزارت بازرگانی“ و تشکیل “وزارت صمت“ کاری بس خام، ناپخته و اشتباه بود که مجلس هشتم آن را تأیید و انجام داد اما از آن اشتباه تر این است که پس از گذشت حدود چهارده سال و جا افتادن و کوچکتر شدن بدنه این وزارتخانه، دولت جناب آقای رئیسی هم مجدداً به فکر تفکیک این وزارتخانه افتاده است!! همانطوریکه ادغام آن دو وزارتخانه، هیچ ثمرۀ مثبتی برای کشور و فعالان اقتصادی در پی نداشت و مشکلات و نارضایتی ها را بیشتر کرد، قطعاً تفکیک “وزارت صمت“ نیز مشکلات اقتصادی را مرتفع نخواهد کرد و فقط تشکیلات دولت را بزرگتر و هزینه زیادی را بر کشور تحمیل خواهد نمود زیرا مشکل در جای دیگری است نه در ادغام و یا تیکه کردن وزارتخانه ها!!
ضمناً لازم بذکر است که هر دولتی برای ادارۀ امور اقتصادی کشور، تیمی متشکل از چند وزیر و تعدادی مقام اقتصادی دیگر تشکیل میدهد تا اقتصاد کشور را سر و سامان داده و بنحو مطلوبی به پیش برد. در سالهای گذشته، این روند ادامه داشته اما توقع بر این بوده تا دولت سیزدهم اقتصاددانان برجسته ای را به کار گرفته و از وجود آنان جهت بهبود و پیشرفت اقتصاد کشور استفاده و بهره برداری کند.
اما تیم اقتصادی دولت فقط با عضویت چند وزیر از جمله وزرای اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس کل بانک مرکزی و تعدادی دیگر از دولتمردان تشکیل شد که متأسفانه چندان عملکرد مطلوب و قابل قبولی نداشتند فلذا انتظار بر این بود تا تیم اقتصادی دولت سیزدهم، جمع و جورتر، قویتر، هماهنگ تر، با برنامه تر و دارای فرماندهی واحد باشد اما انتخاب مردان اقتصادی در دولت سیزدهم نیز راضی کننده نبوده و با تغییر چند وزیر و مقام اقتصادی از جمله (وزرای تعاون،کار و رفاه اجتماعی، جهاد کشاورزی، رؤسای بانک مرکزی و برنامه و بودجه و….) آنهم در کمتر از ۲ سال از تشکیل دولت ابهامات و سوالات را بیشتر کرد و با وضعیتی که پس از گذشت ۲ سال از آغاز دولت جناب آقای رئیسی مشاهده میشود، بعید به نظر میرسد که این تیم، توان و هماهنگی لازمه جهت سر و سامان دادن به اقتصاد کشورمان را در کوتاه مدت داشته باشد!!
حال بحث اصلی اینجاست که “تیم اقتصادی دولت“ باضافۀ “دستیار ویژه“ رئیس جمهور در امور اقتصادی و “معاون اقتصادی” ایشان و همچنین “رئیس سازمان بازرگانی“ چه کاری برای کشور و فعالان اقتصادی انجام داده اند و چه گرهی از مشکلات اقتصادی ایران را گشوده اند که قرار است مابقی کارهای مثبت را “وزیر بازرگانی“ انجام دهد؟!!
مخلص کلام این است که حل و فصل مشکلات اقتصادی ایران، ارتقاء سطح معیشت مردم و مبارزه با جنگ اقتصادی دشمن در گرو تفکیک ساختمانها و نصب تابلوهای مجزا و بزرگتر کردن بدنۀ دولت نیست بلکه مشکل اصلی و زیربنایی کشورمان، نبود برنامۀ صحیح و بلندمدت، تدوین سیاستهای درست، وجود ارادۀ قوی برای انجام کار در دولت و از همه مهمتر بهره مندی از مدیرانِ دلسوز، متخصص و متعهد، کارآمد، پاک دست و حافظ منافع ملی، فراجناحی، فارغ از باندبازیها و رانت خواری ها و…. میباشد که متأسفانه در این موارد و بعضاً در زمینه مدیریت ضعف داریم و همین نقایص و ضعفها موجب بروز مشکلات اقتصادی در کشورمان شده است، پس بجای ایجاد ساختمان و تابلوی جدید، باید سیاستهای غلط و مدیران بی برنامه، ناکارآمد و ضعیف را عوض کنیم!!
در خاتمه از ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و نمایندگان معزز خواهش میکنم که با این موضوع با حساسیت ویژهای برخورد کنند و این واقعیت را نیز مدنظر داشته باشند که مشکل مردم و اقتصاد ایران، ایجاد معاونتهای جدید برای رئیس جمهور و یا ظهور “وزارت بازرگانی” و بزرگ کردن دولت و ایجاد ساختمانها و تابلوها و عناوین تازه و متفاوت نیست بلکه همچنانکه در بالا عرض کردم مشکل اصلی اقتصاد ما، عملکردهای نادرست و سیاستهای غلط مدیران و جمعی از دولتمردان میباشد، پس نمایندگان محترم باید جلوی ادغام و تفکیک این دستگاه و آن وزارتخانه را بگیرند و دولت محترم را مجاب نمایند تا از راههای درست، اقتصاد (تولید و تجارت) را ساماندهی و مشکلات کشور را رفع و شعار سال یعنی “مهار تورم و رشد تولید” را به جدّ پیگیری کند نه با وعده و گفتار درمانی!!
دولت باید از تجربیات مثبت و منفی گذشته درس بگیرد و عزم خود را در راستای رشد اقتصاد ایران، اجرای سریع و دقیق “اقتصاد مقاومتی” و همچنین رفع مشکلات اقتصادی جزم کند تا اوضاع را به نحو مطلوب مدیریت کرده و امورات را تحت کنترل خود درآورد در غیر اینصورت چنانچه بخواهد باز هم با همین فرمان پیش برود در آن صورت با وجود اضافه شدن “وزیر بازرگانی” به تیم دولت سیزدهم، باید همچنان منتظر تشدید مشکلات اقتصادی و کوچکتر شدن سفره مردم بوده و هر سال را دریغ از پارسال به اتمام برسانیم.
مخلص کلام اینکه “وزارت بازرگانی” علاج کار و مشکل گشای اقتصاد کشورمان نیست بلکه وزیر قوی و توانمند همراه با تیم متخصص و شایسته، کلید حل مشکلات، عامل شکوفایی اقتصاد و رمز موفقیت دولت میباشد!!//انتهای پیام
تاریخ انتشار : ۰۷ – ۰۲ – ۱۴۰۲
Leave a Comment