منتقدین انگشت شمار کج فهم، خیلی بهتر و دقیق تر از تیم اقتصادی شما این روزهای سخت و بحرانی را پیش بینی کرده بودند

سبزعلیپور خطاب به روحانی

مردم عزیزمان معتقدند کسانیکه در بروز مشکلات اقتصادی کشور و کوچکتر شدن سفره هایشان مقصر بوده و ارزش پول ملی را کاهش داده و گرانی کمرشکن را هم بر جامعه تحمیل کرده اند، فقط و فقط باید بازخواست و پاسخگوی خرابکاری هایشان باشند و دیگر حقی ندارند که از موضع قدرت و از جایگاه یک دولتمرد موفق، منتقدین را مورد خطاب قرار داده و بعنوان معلم اخلاق آنان را مورد عتاب و خطاب قرار دهند.!!

محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به اظهارات ناپختۀ دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقتصادی واکنش نشان داد و خطاب به آقای روحانی گفت: مردم شریف ایران از جمله بندۀ حقیر که قطره ای از این دریا محسوب میشوم هر روز که از خواب بیدار میشویم و عمر تازه ای از خدا میگیریم منتظریم تا خبری خوشحال کننده بشنویم و امید به این داریم که دولت محترم قدمی اجرایی در جهت رفع مشکلات اقتصادی بردارد و فشار وارد شده بر زندگی مردم را کاهش داده و معیشت مردم را بهتر کند اما متأسفانه چند سالی است که نه تنها خبرهای شیرین و دلخوش کننده نشنیده ایم بلکه هر روز شاهد خرابکاریها و اِفاضات و سخنرانی های عجیب و غریب دولتمردان هستیم که شنیدن سخنان تأمل برانگیز حضرات، همان کور سوی امیدی که در دلمان روشن میباشد را خاموش میکند!!

وی افزود: در تازه ترین اِفاضات منتشره طی هفتۀ جاری، جناب آقای نیلی دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور در جهت تحقیر و کم اهمیت جلوه دادن “منتقدین اقتصادی دولت” و یا بقول خودشان خطاب به جمعی از “اقتصاددانان نهادگرا” فرمایش فرموده اند که اولاً: تعداشان (کمتر از انگشتان یک دست) بوده و کج فهم هستند، ثانیاً گفته اند که: چرا پرچمدار خشونت جدید شده‌اید؟ چرا از قلم تان نفرت می‌بارد؟ نفرت مقدمه خشونت است و خشونت مقدمه انحطاط.!! ثالثاً: فرموده اند که ساعت این منتقدین هنوز در سال ۱۳۶۸ یخ زده و عقربه ‌هایش حرکت نمی‌کند!!.

البته در ادامه سخنانشان تأکید کرده اند که دانشمندان، مظهر آرامش و تواضعند. نشانۀ تجلی علم در افراد، ابتدا کلام و رفتار اخلاقی است و در مرحله بعد، منش علمی.!!

در ارتباط با سخنان دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور باید عرض کنم نظرباینکه ایشان در سیاستگذریها و برنامه ریزی های غلط اقتصادی کشور حضور دارند و در مواقع بازخواست و پاسخگویی غایب هستند و در اصل “مرد نامرئی” میباشند از همین رو طرف سخن اینجانب “مرد نامرئی” نیست، بلکه خطاب بنده با کسی است که با حکم خود به آقای نیلی جایگاه، هویت و اسم و رسم داده و همچنان از ایشان حمایت میکند یعنی جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهوری!!

سبزعلیپور خطاب به روحانی اظهار داشت: جناب آقای رئیس جمهور، همین منتقدین انگشت شمارِ کج فهم و نادان، خیلی بهتر و دقیق تر از “تیم اقتصادی” جنابعالی این روزهای سخت و بحرانی را پیش بینی کرده بودند و شما را آگاه و برای غلبه بر بحران و رفع مشکلات راهکار داده بودند، پس حالا که اوضاع اقتصادی ایران بحرانی و نابسامان شده و پیش بینی دقیق منتقدین درست از آب درآمده، صحیح نیست که بجای دلجویی از آنان و اعتراف به اشتباهات و کم کاریهای خودتان برعکس به منتقدین بتازید و آنان را به کج فهمی، نادانی، پرچمدار خشونت بودن، صاحب قلم های نفرت آفرین و دارای مغزهای عقب مانده و در ۳۰ سال پیش گیر کرده، محکوم کنید!! و متقابلاً خود را جزء دانشمندان و مظاهر آرامش و تواضع معرفی نمائید که کلام و رفتار اخلاقی دارید.!!

وی تصریح کرد: آیا واقعاً دولتمردان علی الخصوص تیم اقتصادی جنابعالی همگی دانشمند و مظهر آرامش و تواضع هستند؟ آیا رفتار و کلامشان بر محور اخلاق استوار است؟ آیا تصور نمیکنید که غالب حضرات، کم دانش، مغرور، تنش آفرین و ناکارآمد میباشند و ضمناً تنها چیزی که در کلام و رفتارشان دیده نمیشود اخلاق است؟!! مردم عزیزمان معتقدند کسانیکه در بروز مشکلات اقتصادی کشور و کوچکتر شدن سفره هایشان مقصر بوده و ارزش پول ملی را کاهش داده و گرانی کمرشکن را هم بر جامعه تحمیل کرده اند، فقط و فقط باید بازخواست و پاسخگوی خرابکاری هایشان باشند و دیگر حقی ندارند که از موضع قدرت و از جایگاه یک دولتمرد موفق، منتقدین را مورد خطاب قرار داده و بعنوان معلم اخلاق آنان را مورد عتاب و خطاب قرار دهند.!!

علیپور در ادامه به سخنان روز یکشنبه رئیس جمهور در جمع دانشجویان پرداخت و گفت: حضرتعالی در سخنان سوال برانگیزتان به مطالب متعددی اشاره کردید که مجبورم به برخی از آنان بپردازم و سخنانتان را نقد کنم.    

* جنابعالی در ابتدای سخنانتان فرمودید: در سال ۹۲ که انتخاب شده بودم و تازه بنا بود تا ۲ ماه بعد دولت تشکیل دهیم به محض انتخابم قیمت دلار کاهش یافت، بازار آرام شد و امیدها افزایش یافت. در آن دوره ما هنوز کاری نکرده بودیم اما مردم به آیندۀ بهتر، به تعامل بیشتر با جهان، آرامش بیشتر و فضای امن ‌تر و نه امنیتی ‌تر، امیدوار شده بودند. در این خصوص باید عرض کنم که سال ۹۲ طی یکی دو ماه اولی که “محمود بهمنی” رئیس کل بانک مرکزی بود نرخ دلار تا حدودی روندی کاهشی به خود گرفته بود ولیکن به محض انتخاب “ولی الله سیف”، قیمت دلار دچار نوسان شد و مقداری افزایش یافت که در همان زمان همه رسانه ها و صاحب نظران تأیید کردند که این افزایش نرخ بخاطر مصاحبه ناشیانه سیف رخ داده و وی را از سخن گفتن و انجام مصاحبه های بحران زا بر حذر داشته و منع کردند!!

و اما در یک مورد با شما اشتراک نظر دارم و آن اینکه مردم عزیزمان در بدو انتخاب جنابعالی، به آیندۀ بهتر، آرامش بیشتر و فضای امن ‌تر و نه امنیتی ‌تر، امیدوار شده بودند که همین امید و اعتماد مردم به شما، سرمایۀ بزرگی برای دولت تان محسوب میشد اما سوال اصلی اینجاست که شما و دولتمردانتان با این مردم و امید و آرزو و اعتمادشان چه کردید؟ متأسفانه قدر آنرا ندانستید و با عملکرد مبهم و سوال برانگیزتان اعتماد مردم را از خود سلب نمودید.!!

* حضرتعالی در ارتباط با “بیان روایی” فرمودید که: اگر کسی برادر مؤمنش را در فضای دوستانه دو نفری نصیحت‌ بکند، به او زینت داده، و مشکلش را حل کرده است اما اگر همین نقد را در یک جمع عمومی بگوید، طرف را ناراحت و شرمسارش کرده است. سپس اظهار داشتید که الان اساتیدی در کشور داریم که در رسانه ها مصاحبه و نقد می‌کنند، عده‌ای از اساتید هم داریم که اصلا ً‌ندیدم مصاحبه کنند و در روزنامه حرف بزنند ولی مرتب برای من نامه می‌نویسند. این تأثیرگذارتر است. استادی که در بحث اقتصادی نقد دارد،‌برای من مستقیم نامه می‌نویسد من هم به دقت میخوانم  و پیام تشکر برایش میفرستم. میگویم نامه شما رسید، خواندم، متشکرم. یکی هم مصاحبه میکند آن را هم می‌شنوم، گاهی وقتها نقدِ به اندازه بسیار مفید است، نقد بیش از حد مثالش همان نمک است. نمک طعام به اندازه باشد لازم است، و اگرزیاد باشد، نمیشود غذا را خورد.!!

در این خصوص حق با شماست، بله، نقد دوستانه آنهم در فضایی خصوصی به مراتب تأثیرش بیشتر است اما سوال اینجاست که آیا جنابعالی و دولتمردان تان چنین فضایی را ایجاد کردند تا نقادان در آن فضای خصوصی و دوستان، نقدها و پیشنهاداتشان را مطرح نمایند؟ اینکه اقتصاددانان برای شما نامه مینویسند و حضرتعالی هم برایشان پیام تشکر میفرستید به چه دردی میخورد؟ در عمل چه میکنید؟ آیا نقدها و پیشنهادات ارسالی را در عمل به کار میبندید و یا فقط با ارسال یک پیام تشکر، آنان را بایگانی میکنید؟

و اینکه چرا عده ای از منتقدین از جمله بندۀ حقیر دائماً از طریق رسانه ها از عملکرد شما و دولت تان انتقاد میکنیم به این دلیل است که بطور مثال: اینجانب دهها نامۀ خصوصی حاوی نقد و پیشنهاد و راهکار برایتان ارسال نمودم اما نه تنها پیامی از جانب رئیس جمهور محترم تحت عنوان “نامه شما رسید، خواندم، متشکرم” بدستم نرسید بلکه همکاران و دولتمردانتان حتی یک عدد “آبنبات چوبی” هم به حقیر ندادند در نتیجه با خودم گفتم که شاید همکارانتان اجازه نمیدهند که نامه های ارسالی ما بدست مبارکتان برسد پس بهتر است تا از طریق رسانه ها سخن و انتقادمان را به گوش معظم الله برسانیم اما مصاحبۀ اول منتشر شد و از شما و همکارانتان خبری نشد!! مصاحبه دوم و سوم هم منتشر شد و باز هم از حضرتعالی و دولتمردانتان خبری نشد و همین روند ادامه پیدا کرد تا بقول شما، نمک غذا زیاد شد ولیکن از ما در محاکم قضایی شکایت شد اما از جملۀ “نامه و انتقاد شما رسید، خواندم، متشکرم” هرگز بدستمان نرسید از همین رو آیا تصور نمیکنید که علت شوری غذا، بی توجهی و بی اعتنایی خودتان و دولتمردانتان به منتقدین بوده است؟!!      

* حضرتعالی فرمودید که امید درمانی کار درستی است. ضمناً گفتید که گفتار درمانی خیلی مؤثر نیست اما امید درمانی به طرف میگوید تو مشکلی نداری، تو زنده هستی و مشکلت حل میشود.

مستحضر باشید که در ادامه و در پِی “امید درمانی” اگر عمل و نتیجۀ ملموسی مشاهده نشود قطعاً مردم نامید و دیگر امید درمانی هم افاقه نخواهد کرد اما چیزی که در حال حاضر عیان میباشد این است که شما از طریق گفتار درمانی میخواهید امید درمانی کنید که مردم هم شما و روش کاریتان را بخوبی شناخته و آنرا حفظ کرده اند و چون عمل مثبتی ندیده و نمی بینند از همین رو برایشان خیلی سخت است که امید درمانی شما را از طریق گفتار درمانی بپذیرند، پس اگر میخواهید موفق شوید، حتماً شیوه و روش تان تغییر دهید.

* شما اعلام نمودید که نمیخواهم بگویم امروز مردم ما مشکل ندارند، و سپس گفتید که من بعنوان رئیس جمهور هر روز لیست قیمت اجناس را می‌بینم و میدانم وضع زندگی مردم چگونه است مخصوصاً آنهایی که حقوق ثابت دارند. اما آیا ما باید در برابر مشکلات و شرایط جدید تسلیم بشویم و یا باید به همدیگر امید بدهیم و به یکدیگر کمک کنیم.

جناب آقای روحانی، آیا اینکه شجاعانه میفرمائید (هر روز لیست قیمت اجناس را می‌بینم و میدانم وضع زندگی مردم چگونه است) این افتخار است؟ آیا تصور نمی کنید که با این سخنان و اعترافاتی که میکنید، برعکس نمک روی زخم مردم می پاشید؟ رئیس جمهوری که از دردِ مردم بخوبی باخبر است اما کاری انجام نمیدهد!! چرا؟ ای کاش می گفتید که از قیمتها و وضع مردم دقیقاً اطلاع ندارید تا کمتر مردم را ناراحت میکردید. این نوع سخن گفتن بنوعی توهین به شعور مردم میباشد.

* شما اظهار داشتید: در دولت یازدهم شرایطی بود که تولیدگر تولید میکرد و هیچکس نمی‌خرید، همه انبارها پر از کالا بود و ناچار شده بودیم به مردم وام بدهیم تا بروند جنس بخرند چون تمام تولید ما بخاطر کاهش تقاضا مانده بود و الان در بسیاری از بخش ها وضعیت برعکس است. یعنی چیزی در انبار کارخانه نمی‌ماند و بلافاصله فروش میرود. پس تولید حرکت پیدا کرده و البته تولید مشکلاتی هم پیدا کرده است.

جناب آقای روحانی شما را به خدا، از این سخنان در تأیید مدیریت خوب دولت تان بهره برداری نکنید زیرا این سخنان قیاس مع الفارق میباشد و برازندۀ ریاست جمهوری ایران اسلامی نیست!! پس اجازه دهید که بنده راجع به این موضوع سخن نگویم و توضیح ندهم که وضع تولید در دولت یازدهم چگونه بود و چه تعداد کارخانه و شرکت ورشکست شدند و دلیل اینکه در حال حاضر و در دولت دوازدهم مردم به وفور خرید میکنند چیست!! شاید توضیح حقیر موجب شود تا جنابعالی بیش از پیش از بنده دلخور شوید!!

* حضرتعالی امروز فرمودید که: دولت میتواند نرخ دلار را تا ۶۰۰۰ تومان کاهش دهد، سوال من اینجاست که اگر شما به سخن منتقدین ارزش قائل هستید پس چرا وقتیکه اینجانب در تیرماه سالجاری از طریق رسانه ها رسماً خدمتتان عرض کردم که توان این را داریم تا نرخ دلار را حداقل به سطح ۶۰۰۰ تومان برسانیم اصلاً اعتنا نکردید و امروز همان حرف ما را تکرار میکنید؟ یعنی وقتیکه ما مطلبی را عرض میکنیم از نظر شما (اَه اَه) میباشد ولیکن وقتیکه خودتان همان سخن را میگوئید (به به) میباشد؟!!  

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه اظهار داشت: رشد و توسعه ایران و حل مشکلات اقتصادی کشور در گرو دوستی، همدلی، همکاری، همفکری و درک متقابل میباشد فلذا چنانچه قلباً مشتاق رفع مشکلات هستید و سربلندی ایران و ایرانی در دستور کار دولت تان میباشد، پس فضایی را مهیا کنید تا همدلی و همکاری بین دولت و صاحب نظران بوجود آید و هرگز منتقدین را به منتقدین شیرین و منتقدین تلخ و یا همسو و مقابل دولت تقسیم بندی نکنید و هیچگاه در پی منتقدین همسو و حامی دولت نباشید تا برای خودشیرینی از شما تعریف و تمجید کنند زیرا لزوماً تعریف از جنابعالی و تمجید از دولت تان دلیلی بر طرفداری از دولت و حمایت از نظام و وطن پرستی نیست.!! ./انتهای پیام

 

تاریخ انتشار: ۹۷/۰۷/۲۴

Leave a Comment