رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در آستانه “روز ملی صادرات“ اظهار داشت
با گفتار درمانی، شعار و وعده های تو خالی نه تنها اقتصاد کشور رشد نمی کند بلکه روز به روز به قهقرا و نابودی پیش میرود که در آن صورت با تزریق صدها میلیارد دلار بودجه و با کمک دهها تیم برجسته هم نمیتوان اقتصاد نابود شده را نجات داد و به جایگاه واقعی خود باز گرداند.
محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس مرکز جامع صادراتی ایران در آستانه روز ملی صادرات طی مراسمی در جمع فعالان اقتصادی و صادرکنندگان عضو این مرکز، ضمن گرامی داشت این روز و عرض تبریک به صادرکنندگان عزیز ایرانی نسبت به آمارها و حجم صادرات ایران واکنش نشان داد و گفت: همچنانکه قبلاً نیز عرض کرده ام جایگاه و قدرت هر کشوری را در سطح جهان، اقتصاد و منابع ارزی آن کشور تعیین میکند، بطوریکه هرچه منابع ارزی آن کشور بالا باشد از قدرت چانه زنی و مانور بیشتری بین سایر کشورهای جهان برخوردار خواهد بود.
لکن ما نیز بمنظور حفظ توان و حضور قدرتمند خود در سطح جهان نیازمند پی ریزی اقتصادی قدرتمند و با برنامه میباشیم. ما باید از اینکه فقط شعار داده و با کلمات بازی کرده و به زبان بگوئیم که جزء قدرتهای اقتصادی جهان هستیم دست برداریم و خود را گول نزنیم. لکن برای بدست آوردن جایگاه ممتاز اقتصادی بین کشورهای جهان و جذب صدها میلیارد دلار ارز، نیازمند افراد و شرکتهای متخصصی هستیم که با روابط و دانسته های باارزش خود وارد بازارهای بزرگ جهانی شده و با تمام سختیها و وجود رقبای ریز و درشت بتوانند با فروش کالاهای تولیدی ایران، ارز و ثروت برای ایران و ایرانی به ارمغان بیاورند.
وی افزود: همچنانکه استحضار دارید صادرات کاری بس دشوار بوده و در این ایام باتوجه به رکود و نابسامانی های اقتصادی و همچنین تحریمهای اِعمال شده و محدودیتهای اقتصادی بین المللی سالهای اخیر، کاری است سخت و کارستان. پس برای رشد و توسعه اقتصاد ایران به هر شکل ممکن باید از عزیزان صادرکننده حمایت کرده و بدون کمترین دغدغۀ خاطر و موانع کاری، این عزیزان را به سراسر جهان بدرقه و اعزام کنیم. اما متأسفانه حمایتهای قابل قبولی درعمل وجود ندارد و صادرات هنوز جدی گرفته نشده است و همه اینها برمیگردد به شکم سیری دولت آنهم فقط و فقط بدلیل فروش بی برنامه نفت و خام فروشی طی دهها سال گذشته که همه بخوبی از آن اطلاع داریم.
علیپور تصریح کرد: با علم به این واقعیت، همه ساله اعداد و ارقامی در خصوص میزان صادرات غیر نفتی کشور از جانب دولت ارائه و منتشر میگردد که خیلی قابل استناد نیست زیرا آمارها با حجم ارزهای وارده و میزان کالاهای خارج شده همخوانی ندارد!!
بطور مثال: آمار صادرات غیرنفتی کشور حکایت از رقمی بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار دارد که وقتی به این عدد دقت کنیم اولاً بخش اعظم آن بنوعی مربوط به مشتقات نفتی و صنایع پتروشیمی میباشد که عمدتاً دولتی هستند و برای صادرات این محصولات چندان کار مهمی صورت نمی گیرد زیرا بیش از اینکه فروشنده به دنبال مشتری باشد همیشه مشتری به دنبال فروشندۀ این نوع کالاها میباشد از همین رو نمیتوانیم اسم این صادرات را بگذاریم صادرات غیرنفتی توسط بخش خصوصی انجام شده است. صادرات غیرنفتی واقعی به نوعی از فروش اطلاق میشود که اولاً توسط بخش خصوصی و آنهم با برنامه و بازاریابی سخت و تخصصی صورت پذیرد نه اینکه بدون هیچ بازاریابی و مارکتینگی، فقط توسط مذاکرات دولتها با هم و آنهم پشت درهای بسته، کالایی بفروش برسد که فروشنده هیچ زحمتی برای فروش آن نکشیده است.
وی تأکید کرد: صادرات واقعی، کاری است بس دشوار و تخصصی که برای انجام آن ابزارها و فاکتورهای خاصی مورد نیاز است و یکبار فروش یا فروشهای بزن و در رویی و یا فروشهای ریالی به چند بازرگان کشورهای همسایه همچون افغانستان و عراق آنهم داخل ایران را نمیتوان صادرات علمی و قابل افتخار نامید.
صادرات علمی و قابل افتخار به فاکتورهایی بشرح زیر نیاز دارد:
* تولید کالای باکیفیت و با استاندارد جهانی
* تولید کالای انبوه و مستمر
* بسته بندی های شکیل و مورد پسند مشتریان خارجی
* به روز بودن و حرکت بر روی موج اطلاعات روز جهانی
* برندسازی و معرفی برند مورد نظر بعنوان نامی قابل اعتماد
* شناسایی بازارهای هدف ایران
* شناسایی و شناخت دقیق رقبا
* شناسایی مشتریان و آشنایی دقیق با روحیات و درخواستهای آنها
* بازاریابی مستمر و علمی در بازارهای هدف
* بازاریابی توسط افراد متخصص و حرفه ای آشنا به زبان و گفتمان بازرگانی
* خوش قولی و پرهیز از فروشهای مقطعی
* تبلیغات مستمر
* استفاده از روشهای مدرن بازرگانی
* فروش و دریافت و پرداخت مبالغ ارزی از طریق شبکه بانکی
* اتکاء به توان خود و نداشتن انتظار از کسی علی الخصوص از دولت در زمینه دامپینگ و حمایتهای مالی
* و دهها مورد دیگر
رئیس مرکز جامع صادراتی ایران افزود: با تمام این اوصاف، مجدداً اعتراف میکنم که صادرات کاری بس دشوار بوده و در این ایام با توجه به تحریمهای اِعمال شده و محدودیتهای بین المللی، کاری در حد شعبده بازی است. پس برای رشد و توسعه اقتصاد ایران به هر شکل ممکن باید از عزیزان صادرکننده حمایت کرده و بدون کمترین دغدغه خاطر و موانع کاری، صادرکنندگان را به خط اول جبهه اقتصادی روانه نمود. اما متأسفانه نه تنها حمایت قابل قبولی در عمل از صادرات و صادرکننده وجود ندارد بلکه حق و حقوق معوق آنان نیز طی سالهای گذشته پرداخت نگردیده است.
اینکه ایراد کارمان کجاست باید عرض کنم که اقتصاد دولتی و متکی به نفت و خام فروشی یکی از عوامل اصلی عدم بهره وری در ایران شده است. درحال حاضر بيش از 60 الی 70 درصد اقتصاد كشور در انحصار دولت يا نهادهاي شبهدولتي قرار دارد. دخالت مستقيم و غير مستقيم 60 الی 70 درصدي دولت در اقتصادِ كشور سبب شده است تا خواسته و یا ناخواسته جمع كثيري از مديران و كارفرمايان كشور را مديران دولتي تشكيل دهند.
با وجود اينكه در سالهاي اَخير همواره افزايش دستمزد كارگران كمتر از نرخ تورم رشد كرده و سبب شده است تا هزينه نيروي انساني در قيمت نهايي محصولات كمتر و كمتر شود اما همين مديران باز هم اعتقاد دارند كه بايد جنبه هاي حمايتي از نيروي كار ضعيف تر شود. اين عده حتي بسياري از مشكلات اقتصادی ایران را به بهره وري پايين نيروي كار و وجود تحریمهای اقتصادی در كشور ارتباط ميدهند!!
همچنین موضوع مهمتر این است که تا زمانیکه دولتمردان ایران برای اداره ایران و امورات جاری مملکت چشم به فروش نفت دوخته اند میزان بهره وری در کشور هر روز کمتر و کمتر خواهد شد. در کشوری مانند ایران که درآمد سالانه آن از فروش نفت طی سالهای گذشته بطور متوسط بیش از ۶۰ الی۷۰ میلیارد دلار بوده، تولید ناخالص ملی آن در سال باید رقمی حدود۶۵۰ میلیارد دلار باشد تا بهرهوری در کشور بخوبی صورت پذیرد. اما متأسفانه علیرغم فروش بالای نفت طی سالهای گذشته، وضعیت شاخص های بهره وری در زمینه های انرژی و صنعت در کشورمان بسیار اسفبار بوده و فقط بخشی از امورات کشاورزی آنهم بخاطر اینکه توسط بخش خصوصی و کشاورزان اداره میشود چشمگیر بوده، از همین رو شاخص بهره وری کشاورزی در ایران به مراتب بهتر از سایر صنایع بوده است. هرچند که خوشبختانه برخی از مديران دولتي نيز به بهره وري پايين مديريت خود بدلیل دولتی بودن آن معترفند.
وی در ادامه اظهار داشت: متأسفانه هیچگاه دولتهای اَسبق، سابق و فعلی از دولتمردان سازندگی و اصلاحات گرفته تا دولتمردان عدالت محور و تدبیر و امیدی به واقع و بطور جدی و عملی از صادرات حمایت نکرده و وارد گود اجرایی نشده اند و همیشه شعار حمایت از صادرات را داده و ژشت آنرا برای مردم گرفته اند!! فقط موقعی که درآمدهای نفتی کاهش یافته و دولتمردان عزیز بی پول شده اند به یاد صادرکنندگان افتاده و صادرات و درآمدهای نفتی را برای کشور حیاتی دانسته اند. در حال حاضر نیز بدلیل فروش پایین نفت و قیمت نه چندان بالای آن طی چند ماههای گذشته، و صد البته بخاطر بحران ارزی و کاهش شدید ارزش پول ملی و نهایتاً نیاز شدید دولت به درآمدهای ارزی، باز هم زمزمۀ دولت درخصوص حمایت از صادرات و درآمدهای صادراتی به گوش میرسد که این بار نیز چشم اینجانب آب نمی خورد که گفته های دولتمردان با عملکردشان مطابقت داشته باشد.!!
علیپور افزود: یکی از راههای کم کردن فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها بر فعالیت شرکتهای داخلی حضور همه جانبه صادرکنندگان و فعالان اقتصادی ایران در بازارهای بین المللی و استحصال ارز بیشتر بمنظور جبران کاهش فروش نفت میباشد که در این راستا، جدای از مرکز تجارت جهانی ایران توقع بر این است تا سازمان توسعه تجارت، اتاقهای بازرگانی و تمامی وزارتخانه های اقتصادی و سازمانهای ذیربط، منجمله وزارت امور خارجه و وابستگان محترم بازرگانی در سفارتخانه های ایران در سراسر جهان وضعیت وموقعیت حساس حال حاضر کشور را درک کرده و با دید ملی، قدمهای ویژه ای در جهت حمایت از صادرکنندگان و شرکتهای فراملیتی بردارند. در همین راستا طی یکی دو ماه گذشته مذاکرات متعددی را با مقامات اقتصادی و رؤسای مراکز تجارت جهانی تعدادی از کشورهای جهان داشته ایم که مباحث و مذاکرات صورت گرفته جهت رشد صادرات غیر نفتی و دور زدن تحریمها غالباً مثبت و سازنده بوده است لکن باتوجه به تنگناها و تحریمهای اِعمال شده بر علیه ایران، تمام سعی ما براین بوده است تا بیشترین بهره را در جهت دستیابی به امکانات سهل تجاری و سرمایه گذاریها و همچنین راهیابی به بازارهای جدید و هدف برای فعالیت شرکتهای برتر صادراتی کشورمان بکار ببندیم که خوشبختانه مثبت و راضی کننده بوده است.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه از دولتمردان و مسئولین وزارت صنعت، معدن و تجارت درخواست کرد: بزرگواری کرده سالی یکبار آنهم در روز بیست و نهم مهرماه و یعنی “روز ملی صادرات“ به یاد صادرات و صادرکنندگان نیافتید و برای دلخوشی این بندگان خدا، شعارها و وعده وعیدهای غیرعملی و توخالی ندهید تا این نیمچه اعتماد فیمابین هم با اظهارات بی پشتوانه از بین نرود. زیرا حجم صادرات کنونی اعلام شده اصلاً زیبنده و برازنده نام ایران نیست!! ایرانِ قدرتمند با جمعیت 80 میلیون نفری لایق حداقل۱۵۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی آنهم به دست توانای فعالان اقتصادی بخش خصوصی میباشد. پس سعی بر این باشد تا در تمام ایام سال به یاد صادرات و صادرکنندگان باشند و حرفی را هم به زبان آوریم که قدرت عملی کردن آنرا داشته باشیم. درکل تأکید میکنم که صادرات و صادرکننده ای که فقط یک روز در سال مورد توجه دولت و دستگاههای ذیربط باشند نمیتوانند اثر مثبتی در اقتصاد داشته باشند!!
ضمناً خواستۀ دیگر اینجانب از دولت و دولتمردان این است که با مردم، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان محترم کشورمان رو راست باشیم و برای پیشبرد کارهای روزمرۀ خود به شعارها و وعده های تبلیغاتی و غیر عملی متوسل نشویم. زیرا با شعار و وعده های تو خالی، نه تنها اقتصاد کشور رشد نمیکند بلکه روز به روز به قهقرا و نابودی پیش میرود که در آن صورت با تزریق صدها میلیارد دلار بودجه و با کمک دهها تیم برجسته هم نمیتوان اقتصاد نابود شده را نجات داد و به جایگاه واقعی خود باز گرداند.
در پایان عرائضم مجدداً “روز ملی صادرات“ را به تمامی صادرکنندگان محترم و همۀ دست اندرکان این فعالیت مهم تبریک و تهنیت عرض میکنم و این مهم را متذکر میشوم که راهکار اصلی رشد صادرات کشور، وجود اقتصادی قوی و قدرتمند در تمامی عرصه های اقتصادی میباشد که نیل به این مهم نیز فقط با اجرای اقتصاد مقاومتی میسر و امکانپذیر خواهد بود./انتهای پیام
تاریخ انتشار: ۹۷/۰۷/۲۹
Leave a Comment