توصیه سبزعلیپور به همتی/ مجری نباش، رئیس کل بانک مرکزی باش

آقای همتی را بعنوان معمار و جرّاح پولی، ارزی و بانکی آورده اید تا با تدابیر خود و با همکاری تیم متخصص و کاربلد خویش، خرابکاریهای ولی الله سیف را برطرف و اوضاع پولی و بانکی کشور را سر و سامان دهد نه بعنوان سخنگوی مصوبات و مجری تصمیمات دولت  و دستیار پولی رئیس جمهور!!

در واکنش به سیاستها و عملکرد غلط رئیس کل سابق بانک مرکزی و رونمایی از بستۀ جدید ارزی گفت: انگیزه تأسیس و فعال شدن بانکهای مرکزی در کشورهای جهان بسیار روشن و شفاف میباشد بطوریکه همه صاحب نظران ارشد اقتصادی از آن آگاهی دارند پس بازگو نمودن آن تکرار مکررات و چه بسا خسته کننده باشد اما ناخواسته مجبورم تا برای بررسی عملکرد بانک مرکزی ایران به چند مورد از اهداف و انگیزه های مشخص این سازمان مهم اشاره نمایم تا بهتر مقصود خود را رسانده و دین مطلب را ادا کنم.  

وی افزود: اهداف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در سال ۱۳۳۹ تأسیس شده است حدوداً شامل ۱۳ بند میباشد که مهمترین آنها عبارتند از چاپ و نشر اسکناس، تنظیم بازار پولی و ارزی، هدایت کننده اعتبارات، کنترل کننده بحران پولی کشور، بانک عامل دولت و…. اما درکل مطالعه قوانین مربوط به تأسیس بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف جهان یک هدفِ مشترک را نشان میدهد که وظایفی از قبیل حفظ ارزش پول، حفظ تعادل داخلی و خارجی پول، کنترل تورم، حفظ ثبات قیمتها و کمک به رشد و توسعه اقتصادی جامعه بعنوان اهداف و مسئولیتهای اصلی تأسیس بانکهای مرکزی ذکر شده است. از همین رو با نگاه اجمالی به فعالیتهای چند سال اخیر بانک مرکزی ایران به این نتیجه میرسیم که نه تنها این اهداف و شرح وظایف تا حدود زیادی در کشور ما رنگ باخته بلکه بنوعی بانک مرکزی ایران از اهداف اصلی خود دور و کارکرد جدیدی برای خود تعریف نموده است.    

علیپور اظهار داشت: بانک مرکزی ایران بدلیل نداشتن استقلال واقعی، همچنان به دستورات دولت وابسته بوده و طی سالهای اخیر فقط به صراف و طلا فروش بزرگ دولت مبدل شده است. هرچند که مسئولین بانک مرکزی تاکنون به ظاهر هم که شده خود را پایبند به اهداف و شرح وظایف واقعی بانک میدانستند اما در عمل بجز چاپ اسکناس، تقریباً هیچیک از وظایف بانک مرکزی را جدی نگرفته و به درستی به آنها عمل نمی کردند!! همچنین اختلاسهای بزرگ چند ده هزار میلیاردی سالهای اخیر نیز نشان داد که حتی نظارت و کنترل بر فعالیتِ سایر بانکهای کشور نیز از عهدۀ بانک مرکزی خارج شده بود و پس از وقوع چنین حوادثی تازه مسئولین محترم بانک مرکزی متوجه شدند که چه اتفاقاتی رخ داده و چه بسا در حال حاضر نیز اختلاسها و حوادثی در شرف رخ دادن باشد که مسئولین بانک مرکزی از آن بی خبر بوده و صدای آن بعدها در خواهد آمد. (بقول آن داستان معروف که دزدی که شبانگاه در حال بریدن قفل مغازه ای جهت سرقت بود در پاسخ به سوال پلیس که پرسید چه میکنی گفت ساز میزم و صدای آن فردا شنیده خواهد شد) احتمال زیادی وجود دارد که در حال حاضر قفلهایی به دور از چشمان مسئولین بانک مرکزی در حال بریده شدن باشند که صدای ساز آنها و شاید صدای کنسرت آنها بعداً به گوش برسد که مسئولین جدید بانک مرکزی باید با درایت و چشمان تیزبین خود مانع وقوع چنین سوء استفاده و اختلاسهایی در آینده بشوند.

وی تصریح کرد: تا زمانیکه بانک مرکزی استقلال واقعی خود را بدست نیاورده و همچنان تابع دستورات دولت باشد متأسفانه همین روند ادامه خواهد داشت زیرا کارها در دست صاحب نظران و کارشناسان واقعی صنعت بانکداری نخواهد بود چه بسا سیاستمدارانی که هیچگونه آشنایی با بانک و صنعت بانکداری ندارند، تصمیمات پولی و ارزی را اتخاذ و دستوراتی را صادر کنند که عواقب آن چیزی جزء اتفاقات رخ داده در عرصه پولی و ارزی کشور طی چندماه گذشته علی الخصوص روزهای اخیر نباشد. از همه مهمتر اینکه بانک مرکزی ایران حکایت آن شتر مرغ را پیدا کرده که خود نمیداند بالاخره شتر است یا مرغ. زیرا در حرف اعلام میکنند که مثلاً مستقل هستند اما در عمل کاملاً وابسته به دولت میباشند. ضمناً بانک مرکزی دولتی نیازمند رئیس کلی سیاستمدار و سیاسی کار و تابع دستورات مقامات بالاتر میباشد. یعنی بیش از اینکه به فن بانکداری آشنا باشد باید سیاسی کاری را بداند در صورتیکه بدنه بانک مرکزی مستقل از دولت هرگز پذیرای رئیس کل سیاسی کار نخواهد بود و فقط افراد برجسته و مدیران ارشد و با سابقه صنعت بانکداری میتوانند سکان هدایت کشتی به گل نشسته بانک مرکزی را در دست گرفته و آنرا نجات و به سمت آبهای آزاد راهبری نمایند.

البته با شناختی که از جناب آقای همتی رئیس کل فعلی بانک مرکزی دارم ایشان تخصص بانکداری را سالها تجربه و پشت سر گذارده است و تا رسیدن به مدیریت عاملی بزرگترین بانک کشور، مدیریت بر یکی دو مجموعۀ پولی و بانکی نیمه خصوصی و خصوصی را  طی نموده اند و دارای روحیه ای محافظه کار، دست به عصا و تا حدودی بی حاشیه و ظاهراً غیرسیاسی میباشند پس چنین شخصیتی با این تخصص و این روحیه به درد ریاست بر بانک مرکزی مستقل میخورد نه بانک وابسته به  دولت.

نظرباینکه رئیس کل سابق بانک مرکزی سیاسی کار و کاملاً وابسته و تابع دستورات دولت بود بهمین دلیل هیچیک از گفته ها و پیش بینی هایش در ارتباط با مسائل ارزی و پولی و بانکی و سایر فاکتورهای اقتصادی درست از آب در نمی آمد چون دستورات از جای دیگر صادر میشد و ایشان علیرغم اینکه میدانست که این دستورات از نظر صنعت بانکداری صحیح نیست اما بنابه دلایلی فقط مجری و سخنگوی آن مصوبات و دستورات بود و نه معمار آن، پس با این عمل خود نه تنها جایگاه بانک مرکزی را تنزل داد بلکه بازار پولی و ارزی کشور را نابسامان کرد و نهایتاً به ایران و ایرانی خیانت نمود. اما به نظرم اگر آقای همتی اجازه داشته باشد تا مستقل عمل کرده و بر مسند بانکی مستقل ریاست کند قطعاً با بهره بردن از مشاورین واقعی و بزرگان صنعت بانکداری و تیمی متخصص، دلسوز، متعهد و کاربلد که در کشور بسیارند و حتی اگر جسارت نباشد، شخص آقای همتی شاگرد کوچک آنها نیز محسوب نمیشود میتواند بطور ریشه ای بر مشکلات پولی و ارزی فائق آید.

این صاحب نظر اقتصادی در ادامه با اشاره به نوسانات شدید قیمت طلا و ارز در  کشور تصریح میکند: همچنانکه پیشتر به کررات عرض کرده ام مجدداً اعلام میکنم که بانک مرکزی نقش یک صراف و طلا فروش بزرگ را تاکنون برای دولت بازی میکرده و با توجه به حضور پر رنگ روزانه این بانک در عرصه بازار آزاد ارز و دست داشتن در توزیع و فروشهای گستردۀ سکه و ارز و همچنین ارتباط تنگاتنگ با عاملانِ بزرگ و معتبر خرید و فروش در بازار، بطور قطع تا حدود زیادی نبض بازار را در دست داشته ولیکن باعنایت به کسری بودجه چند ده هزار میلیارد تومانی دولت و وجود نقدینگی بیش از حد در دست مردم (حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان) که  منجربه رشد تورم و برهم زدن بازارهای گوناگون میگردد، سیاست دولت بر این بوده است تا با فروش گرانتر ارز و سکه، مثلاً به حساب خود با یک تیر دو نشان بزند یعنی هم پول بیشتری برای دولت استحصال کند و هم دست مردم را از نقدینگی خالی نماید.!! مثلاً اگر ۱۰ میلیون قطعه سکه از جانب دولت به قیمت هر قطعه ۱ میلیون و۴۰۰ هزار تومان توزیع میشد فقط چهارده هزار میلیارد تومان بدست می آورد اما اگر هر قطعه سکه ۴ میلیون تومان فروخته شود مطمئناً مبلغی بالغ بر چهل هزار میلیارد تومان از نقدینگی مردم کم و نصیب دولت خواهد شد پس هیچ عاقلی از چنین سود هنگفتی که هر هفته نیز تداوم دارد چشم پوششی نمی کند و پس از گذشت مدتی سیاست را طوری تنظیم مینمایند که قیمت ارز و طلا شکسته و تا حدودی سقوط کند که در این حال جمع زیادی از مردم متضرر میشوند و لیکن بدلیل زیاد بودن افراد درگیر در خرید و فروش، فشار ضرر و زیان وارد شده بر دوش یک نفر نخواهد بود و بین همه مردم سرشکن میشود که زیاد محسوس نیست و دوباره پس از گذشت مدت زمانی کوتاه مجدداً این سیکل ادامه پیدا میکند!! یعنی روز از نو، روزی از نو.

سبزعلیپور افزود: باتوجه به توضیحات ارائه شده هیچگاه دنبال آدرس غلط نروید و علت را در خود دولت جستجو کنید نه در ترامپ و تحریمها. سالهاست که دولتها علی الخصوص دولت حال حاضر، کشور را با آزمون و خطا به پیش میبرد و پس از مدت کوتاهی نتیجۀ عملکرد غلط خود را می بیند و کشور را با ضرر و زیانهای جبران ناپذیری مواجه میکند!! تعداد اینگونه سیاستها و عملکردهای غلط اینقدر زیاد است که آدم نمیداند به کدامیک اشاره کند.!!

بطور مثال: فروردین ماه سالجاری یعنی زمانیکه نرخ دلار تا بیش از ۶۰۰۰ تومان رشد کرده بود، جناب آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور شبانه بر صفحۀ تلویزیون ظاهر شد و به مردم خبر خوشحال کننده داد و گفت که از صبح روز ۲۱ فروردین ماه، نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان خواهد بود و قول داد که بانک مرکزی نیاز همۀ مردم و فعالان اقتصادی را با همین نرخ تأمین خواهد کرد. سپس تأکید کرد که هیچ قیمتی برای دلار به غیر از  نرخ ۴۲۰۰ تومان پذیرفتنی نیست و سایر نرخها غیرقانونی و قاچاق محسوب میشود و کسانیکه با نرخی بیش از نرخ مصوب، دلار را خرید و فروش کنند قاچاقچی محسوب و تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.!!

و به ترتیب دستورات دیگر صادر شد: به مسافران ارز داده میشود که تا چند روز خبری از فروش ارز به مسافران نبود و همه سرگردان شدند!! سپس بعد از چند روز اعلام کردند که به مسافرین کشورهای اطراف ایران فقط ۵۰۰ یورو و کشورهای دور ۱۰۰۰ یورو ارز فروخته خواهد شد!! چند روز بعد اعلام کردند که این مبلغ هم فقط یکبار در سال به مسافرین فروخته خواهد شد!! اما دیگر نفرمودند که اگر کسی برای بار دوم یا بیشتر میخواهد به خارج سفر کند، از کجا ارز خریداری نماید!! در نتیجه بازار آزاد دوم که زیر زمینی بود ایجاد شد (یعنی بازار آزادِ آزاد)!!

وی در ادامه تشریح کرد: دستورات متعدد از راه رسیدند (ورود و خروج ارز و طلا به کشور محدود شد، صرافی ها از خرید و فروش ارز و حواله منع شدند اما کسی نگفت که توریستهای خارجی چگونه و از چه طریقی و با چه نرخی ارز همراه خود را به ریال تبدیل کنند!! ارز صادرکنندگان باید از طریق سامانۀ نیما فروخته شود و واردکنندگان هم پس از ثبت سفارش و معرفی بانک عامل، باید یک صرافی را به عنوان رابط و محلل فیمابین خود و بانک مرکزی معرفی نمایند و…. دهها دستور من درآوردۀ دیگری که به عقل هیچکس نمیرسید!!) با این تصمیمات و سیاستهایی که قرار بود بازار ارز را تثبیت، نرخ دلار را کاهش و ارز را تک نرخی کنند، نه تنها نتوانستند به وعده های خود عمل نمایند بلکه با نایاب شدن دلار جهانگیری (یعنی دلار ۴۲۰۰ تومانی) برعکس همه چیز به هم ریخت و بازار ارز ملتهب تر شد و نرخ دلار بطور وحشتناکی تا مرز ۱۲۰۰۰ تومان بالا رفت، پول ملی به شدت سقوط کرد، قیمت کالا و خدمات لحظه به لحظه افزایش یافت، ترس، وحشت و نگرانی بر جامعه و مردم حاکم شد و ارز به جای تک نرخی، چند نرخی گردید!! این بود حاصل تصمیمات ارزی دولت و ژنرال های اقتصادیش برای جلوگیری از رشد نرخ ارز، تأمین ارز مردم و فعالان اقتصادی و تثبیت بازار!!!   

علیپور اضافه کرد: اگر کسی به عمد و مخصوصاً میخواست اقتصاد کشور را بحرانی و مردم را وحشت زده کند اینقدر قشنگ، ظریف و دقیق نمیتوانست این کار را انجام دهد که دولتمردان ما ظرف کمتر از ۲ الی ۳ ماه آنرا با تصمیمات تأمل برانگیز خود انجام دادند!!  

در ادامه، رئیس جمهور محترم برای جبرانِ اشتباهات دولت خود و سر و سامان دادن به اوضاع پولی و ارزی کشور، بالاخره رئیس کل سابق بانک مرکزی را با تقدیر و تشکر از زحماتش و بخاطر عملکرد سوال برانگیزش، از سمت ریاست کلی برکنار و جناب آقای عبدالناصر همتی را به ریاست جدید بانک مرکزی منصوب نمودند تا آقای همتی با درایت و همفکری تیم منتخب خویش بتواند نسخه ای تجویز کند تا مشکلات پولی و ارزی کشور را مرتفع و آرامش را بازار و کسب و کار و زندگی مردم حاکم کند.

وی در ادامه توضیح داد که همۀ مردم اعم از صاحب نظران سیاسی و اقتصادی، تجار و صاحبان صنایع و سرمایه و مردم کوچه و بازار منتظر بودند تا آقای همتی تیم جدید خود را انتخاب و به عموم معرفی نماید تا ببیند معمار جدید پولی و بانکی کشور چه کسانی را برای ساماندهی امور انتخاب کرده که دوباره آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که بستۀ جدید ارزی در دولت تصویب شده (مجدداً تأکید میکنم: بستۀ جدید ارزی در دولت تصویب شده) و جناب آقای همتی دوشنبه شب از طریق تلویزیون، جزئیات این بسته را اعلام خواهند کرد!! یعنی هنوز بنده خدا تیم و همکارانش را انتخاب نکرده، آقایان در دولت برایش بسته تصویب کردند!! مگر قرار نبود که آقای همتی و همکارانش برای اوضاع نابسامان پولی و ارزی کشور نسخه تجویز و با تجربه و درایت خود مشکلات را رفع نمایند؟ پس چرا باز هم دولت برای ایشان بسته آماده کرد تا اجرا شود؟ آقای جهانگیری اظهار داشتند که آقای همتی جزئیات این بسته را از طریق رسانه ها اعلام خواهد کرد!! یعنی آقای همتی طراح و تدوین کنندۀ بسته جدید ارزی نیستند بلکه فقط سخنگو و مجری این بسته میباشند!! نکته جالب توجه اینجاست که دولتمردان محترم ما اینقدر باهوش نیستند و یا اینکه حداقل مصلحت اندیشی هم نمی کنند که اگر مثلاً بستۀ پولی و ارزی را در غیاب رئیس کل بانک مرکزی تدوین میکنند، دیگر پیش از رئیس کل بانک مرکزی در برابر رسانه ها حاضر نشوند و نگویند که چنین بسته ای را تدوین کرده اند و رئیس کل بعداً جزئیاتش را میگوید.!!  

آیا تصور میکنید با این روند، اوضاع نابسامان پولی و ارزی و مشکلات اقتصادی کشور بهتر خواهد شد؟ قطعاً خیر!! زیرا اگر با این روش و با تصمیمات خلق الساعه پنج سال گذشتۀ دولت اوضاع درست شدنی بود که دیگر نیازی به برگرداندن همتی از مسیر چین به خیابان میرداماد نبود.

او را بعنوان معمار و جرّاح پولی، ارزی و بانکی آورده اید تا با تدابیر خود و با همکاری تیم متخصص و کاربلد خویش، خرابکاریهای ولی الله سیف را برطرف و اوضاع پولی و بانکی کشور را سر و سامان دهد نه بعنوان سخنگوی مصوبات و مجری تصمیمات دولت  و دستیار پولی رئیس جمهور!! از همین رو برادرانه به آقای همتی توصیه میکنم که اگر به آینده و آبرو و اعتبار کشور، بانک مرکزی و خودتان ارزش قائل هستید از این لحظه به بعد، رئیس کل قاطع بانک مرکزی باشید نه مجری مصوبات و دستورات دولت. 

سبزعلیپور در تشریح بستۀ جدید ارزی دولت اظهار داشت: نظرباینکه تصمیمات و سیاستهای ارزی فروردین ماه سالجاری دولت همه چیز را به هم ریخت و اوضاع ارزی کشور را بیش از پیش بحرانی کرد و حاصل دلار جهانگیری هم شد رانت خواری ۱۲ میلیارد دلاری و سرازیر شدنِ هزاران میلیارد تومان سود به جیب عده ای از ما بهتران، به همین خاطر و برای جمع و جور کردن خربکاریهای دولت و موجه جلوه دادن خود و انداختن تمام تقصیرها به گردن ترامپ و دشمنان خارجی، تصمیمات جدیدی را اتخاذ و در قالب یک بستۀ ارزی جدید به خورد مردم دادند اما واقعیت این است که تصمیمات ارزی هفتۀ قبل دولت، بسته ارزی جدید نبود بلکه (اصلاحیۀ تصمیمات و سیاستهای ارزی غلط فروردین ماه سالجاری دولت بود) که بدون عذرخواهی بابت خرابکاریهای صورت گرفته، تدوین و توسط رئیس کل جدید بانک مرکزی از آن پرده برداری شد، بطوریکه اگر تصمیمات ارزی فروردین ماه دولت را در برابر اصلاحیۀ جدید ارزی دولت بگذاریم، نمیدانیم به این تصمیمات بخندیم و یا از خجالت، درد و غصه به حال خودمان گریه کنیم!!!  

بطور مثال:

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان خواهد بود و قول داده میشود که بانک مرکزی نیاز همۀ مردم و فعالان اقتصادی را با همین نرخ تأمین کند.

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد دلار ۴۲۰۰ تومانی به هیچکس داده نخواهد شد و بانک مرکزی فقط برای ورود کالاهای اساسی از این نرخ استفاده خواهد کرد!!

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد هیچ قیمتی برای دلار به غیر از  نرخ ۴۲۰۰ تومان پذیرفتنی نیست و سایر نرخها غیرقانونی و قاچاق محسوب میشوند.

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد نرخ دلار در بازار ثانویه و بصورت عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد، یعنی نرخی حدود ۸۰۰۰ تومان را نه تنها دیگر قاچاق و غیر قانونی نمیدانند بلکه به این نرخ وجهه قانونی هم داده شد.!!

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد کسانیکه دلار را با نرخی بیش از نرخ مصوب، خرید و فروش کنند قاچاقچی محسوب و تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.!!

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد همه میتوانند دلار را بطور توافقی خرید و فروش کنند، یعنی از این لحظه به بعد قاچاقچی ها و مجرمین دیگر قاچاقچی و مجرم نیستند!!

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد به تمامی مسافرین کشورهای اطراف ایران فقط ۵۰۰ یورو و کشورهای دور ۱۰۰۰ یورو ارز فروخته خواهد شد!!  

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد هیچ ارزی به مسافرین فروخته نخواهد شد و مسافرین میتوانند ارز مورد نیاز خود را از بازار آزاد تأمین نمایند!! یعنی با قیمتی حدود ۱۱۰۰۰ تومان!!

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد ورود و خروج ارز و طلا به کشور محدود میشود و متخلفین قاچاقچی محسوب و تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد ورود ارز و طلا به هر میزان به کشور مجاز میباشد و این عمل نه تنها جرم نیست بلکه بنوعی همه مردم را به قاچاقچی گری ترغیب و تشویق میکنند!!

* در تصمیمات ارزی غلط فروردین ماه اعلام گردید:

از این تاریخ به بعد تمامی صرافی های کشور از خرید و فروش ارز و حواله منع شده و اقدام آنان به خرید و فروش جرم تلقی میگردد!!

* در اصلاحیۀ جدید ارزی دولت تأکید شده:

از این تاریخ به بعد تمامی صرافی های کشور مجاز به خرید و فروش همۀ ارزهای مجاز میباشند!! یعنی در اصل از این تاریخ به بعد بجای دلار تک نرخی، دلار ۳ الی ۴ نرخی خواهیم داشت!!

 * و چند مورد دیگر!!!!!

 علیپور گفت: آیا مقایسۀ چند موردی که در بالا خدمتتان عرض کردم تعجب برانگیز نیست و شما را به فکر فرو نمی برد؟ چرا دولتی با این همه ژنرال اقتصادی و دولتمرد قدر قدرت و مدعی، چنین تصمیمات احساسی و بی پایه و اساسی را اتخاذ و به خورد مردم شریف ایران میدهد.؟ و تاریخ مصرف این تصمیمات بیش از یکی دو ماه نیست؟ و چرا حاصل این تصمیمات جز نابسامانی و بحران نمی باشد؟ پس با عنایت به توضیحاتی که در خصوص بستۀ مثلاً جدید ارزی خدمتتان عرض کردم باید تأکید کنم که نه تنها این بسته شفا بخش نیست بلکه بزودی نیازمند بستۀ اصلاحی و تکمیلی دیگر نیز میباشد.!!

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه افزود: البته مشکلات و بحرانهای بین المللی نیز بر روند پولی و ارزی و اقتصادی کشور تأثیرگذار بوده اما نه به اندازه سیاستهای اعمال شده از طرف دولت. ضمناً واقعیتها را هم نباید کتمان نمود زیرا با وضع تحریمهای شدید بین المللی که در اوسط آبانماه سالجاری شدیدتر نیز خواهد شد و همچنین تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی و جلوگیری از فروش نفت ایران از جانب آمریکا و برخی از دولتهای همسو با سیاستهای آن، حتماً پیچیدگی کار دولت و بانک مرکزی از این نیز بیشتر خواهد شد و دولت نیز قادر به اجرای سیاستهای گذشته خود در بازار نخواهد بود زیرا خود بخود و ناخواسته قیمت ارز رشد چشمگیری خواهد داشت پس به جای سردادن شعار مبنی براینکه اینقدر دلار و طلا در خزانه داریم که اگر سالیان سال هم مصرف شود تمامی ندارد باید طرحی نو و بدور از احساسات در اندازیم و بحران را بخوبی مدیریت نمائیم تا از گرفتاری و سردرگمی در کلاف خود ساخته رها شده و آرامش نسبی را به بازار، مردم و درکل اقتصاد کشور بازگردانیم. ./انتهای پیام 

Leave a Comment