سبزعلیپور خطاب به روحانی
آقای روحانی عزیز، هنر شما بعنوان رئیس جمهور و سکاندار دولت دوازدهم و تیم اقتصادی تان این است که بدون توسل به “برجام”، CFT، پالرمو، FATF و یا سایر پیمانها و پروتکل های بین المللی، مشکلات جامعه را رفع، اقتصاد ایران را سر و سامان و سطح معیشت مردم را ارتقاء دهید.
محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در میزگردی تحت عنوان “مشکلات اقتصادی و آینده مردم“ اظهار داشت: بررسی توانمندی ها و پتانسیلهای موجود در اقتصاد ایران مبین این واقعیت است که اقتصادمان از ظرفیتهای بی نظیر و قابل توجهی برخوردار است، با این حال واکاوی و بررسی عملکرد مؤلفه های کلیدی اقتصاد کلان کشور اعم از رشد اقتصادی و دیگر شاخص های توسعه یافتگی نشان میدهند که با وجود برخورداری از ظرفیتهای بالا و نیز تلاش برخی از مسئولان دلسوز در دستیابی به سطوح بالاتر توسعه، متأسفانه اقتصاد ایران همچنان با مشکلات ساختاری مانند کُندی و نوسان رشد، رکود و تورم بالا، افزایش بیکاری و نابرابری توزیع درآمد، نقدینگی بسیار زیاد، سقوط ارزش ریال در برابر ارزهای معتبر خارجی روبروست. با این حال اقتصاد ایران رئیس و دستور دهنده زیاد دارد ولیکن پاسخگو ندارد!! به همین خاطر مجبوریم تا اقتصاد ایران را برای چندمین بار از ابعاد و زوایای مختلف مورد بازبینی قرار داده و نتیجۀ حاصله را به سمع و نظر عموم برسانیم.
وی افزود: جهت پرهیز از طولانی شدن عرائضم، از ذکر تک تک داشته ها و ثروت خدادادیمان خودداری میکنم ولیکن تأکید میکنم که کشور ما ایران دارای آنچنان موقعیتهای جذاب و بی نظیری میباشد که آرزوی اکثر جهانیان این است که ای کاش چنین کشوری میداشتند بطوریکه از نظر جغرافیایی و سوق الجیشی، قلب خاورمیانه و یکی از مهمترین مناطق استراتژیک در جهان محسوب میشویم. همچنین قابلیتهای اقتصادی ایران موجب تأثیرگذاری بالقوه و هرچه بیشتر در منطقه و حتی تحولات جهانی شده است. ایران از دیر باز بعنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب مورد توجه کشورها و تمدن های دنیا بوده است.
این نقش ارتباطی میان قارهای و مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز که محل ترانزیت محموله های نفتی است، بر اهمیت و نقش مؤثر ایران در برابر دیدۀ ناظران خارجی افزوده است، بطوریکه هرگونه تحول سیاسی در آن موجب برانگیخته شدن حساسیتهای جهانی میشود.
علیپور اضافه کرد: صدها برجستگی و امتیاز خدادادی دیگر از ذخایر مادی و معنوی گرفته تا قدمت تاریخی، برتری آب و هوایی، جذابیتهای توریستی، منابع انسانی در ایران وجود دارد که اشاره به تک تک آنها روزها و هفته ها زمان و صدها صفحه کاغذ میطلبد که از حوصله این جلسه و نشست کوتاه ما خارج میباشد فلذا موارد مطروحه فوق نشان دهندۀ این واقعیت است که ایران دارای چه موقعیت برتر و دارای چه جایگاه والایی در جهان میباشد. اما با تمام مزایای برشمرده، متأسفانه باید عرض کنم که واقعیت امروز اقتصاد ایران ۱۸۰ درجه با موقعیت برتر و جایگاه والای ایران در جهان متفاوت میباشد!!
با نگاهی کوتاه و گذرا به آمارهای سه چهار سال اخیر ارائه شده از جانب دولت در مورد وضعیت اقتصادی کشورمان جای شکی باقی نمیگذارد که وضعیت اقتصادی ایران عالی است. لکن عبور از رکود، کاهش تورم، افزایش صادرات غیر نفتی، افزایش سرمایه گذاری خارجی، مبارزه با فساد اقتصادی، افزایش شاخص بورس و رکورد شکنی آن و مهمتر از همه کاهش بیکاری از جمله پارامترهایی است که نشان از بهبود وضع اقتصادی هر جامعه ای میتواند باشد اما اینجا ایران است، جایی که میان آمار و واقعیت فاصله از زمین تا آسمان است. هرچند آمارهای دولت یازدهم و بعضاً دوازدهم نشان از کاهش تورم دارد اما واقعیت جامعه نشان از کاهش قدرت خرید مردم و بیداد گرانی دارد!! واقعیت، خبر از ریشه دواندن فقر در جامعه میدهد زیرا فقر همچون خوره ای بر جان و زندگی مردم افتاده و دارد اخلاق و عزتشان را نیز میخورد و روز به روز بر قربانی های خود می افزاید!!
سبزعلیپور گفت: واقعیت این است که روابط پشت پرده ای در کشور وجود دارد که بخش خصوصی واقعی و کار درست را نه تنها به بازی نمیگیرد بلکه آن را از صحنۀ رقابت هم خارج میکند. غالب آمارها نمایشی میباشد و واقعیت، حکایت از نبود رقابت و حذف بخش خصوصی واقعی است.
واقعیت امروز ما، خبر از چپاول غالب شرکتهای دولتی میدهد. رانت خواری و باندبازی در عرصه اقتصاد ایران بیداد میکند آقازادگی و ظهور پی در پی ژن های خوب و برتر نیز روح و روان مردم را آزرده و روز به روز آزار میدهد. رشد اشتغال و کاهش بیکاری نیز تنها در آمارها مشاهده میشود. اما واقعیت جامعۀ ما حکایت از بیکاری و باز هم بیکاری دارد و بس. واقعیت، تعدیل نیرو و اخراج کارگران است و واقعیت، تن دادن به کارهایی است که خارج از شأن و منزلت مردم ما آنهم فقط و فقط جهت تأمین معاش و گذران زندگی است. واقعیت، گسترش بیکاری است و از دست رفتن اشتغال و معوق شدن حقوقها و تحصن در خیابانها است!!
پس واقعیت امروز اقتصاد ایران بوضوح نشان میدهد که رکود داریم، تورم سنگین و بیکاری بالا داریم، رشد نقدینگی، بدهی کلان مردم و دولت به بانکها را داریم، فساد مالی و اداری، رانت خواری و قاچاق کالا و اختلاس هم داریم، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی واحدهای تولید و صنعتی و توقف تولید، کاهش صادرات و افزایش واردات، خام فروشی، بحران پولی و بانکی نیز داریم. درکل صدها مورد دیگر هم داریم که اصلاً این داشته ها قابل افتخار نیست و برعکس، دارایی های مذکور این واقعیت را به اثبات میرسانند که اقتصاد ایران بیمار است و بیمار و مشکلات اقتصادی بیداد میکند!!
علیپور با طرح این سوال که آیا آمارهای نگران کنندۀ جهانی که درخصوص اقتصاد ایران منتشر میشود و این همه مشکلات، معضلات و بیماری که اقتصاد کشورمان را احاطه کرده در شأن جمهوری اسلامی ایران میباشد؟ گفت: آیا هفدهمین اقتصاد جهان باید چنین وضعیتی داشته باشد؟ با چنین اوضاعی که در حال حاضر اقتصادمان دارد، واقعاً کجای دنیا و چندمین اقتصاد جهان هستیم؟
قبول دارم که بخش زیادی از مشکلات اقتصادی ایران حاصل مدیریت غلط دولتهای پیش از روحانی میباشد اما قابل انکار هم نیست که بخش دیگری از همین مشکلات اقتصادی نیز میراث دولت تدبیر و امید بوده و مربوط به سوء مدیریت دولت قبل (یعنی دولت یازدهم با سکانداری جناب آقای روحانی) و همچنین دولت دوازدهم میباشد!! لکن اقتصاد مشکل زده و بیمار ایران چه آینده ای را در پیش دارد؟ این همان سوالی است که در ذهن عام و خاص وجود دارد و همه به دنبال پاسخ این سوال حساس و کلیدی میباشند.
برای صدمین بار سوأل میکنم: کشوری که روی ثروت خوابیده اصلاً دلیلی ندارد که مشکلات اقتصادی داشته باشد و اگر مشکلی هم وجود دارد باید آنرا در جای دیگری جستجو کرد. کشور ایران با تمام موقعیهای ویژه، منابع و ثروتهایی که در اختیار دارد نمیتواند و یا بهتر بگویم نباید مشکل اقتصادی داشته باشد! لکن اگر مشکلی وجود دارد باید علت و دلیل آنرا مشخص کرده و آدرسهای غلط به مردم ندهیم.
وی صراحتاً اظهار داشت: متأسفانه حال و روز اقتصاد ایران نشان از این واقعیت دارد که دولتهای پس از پایان جنگ تحمیلی علی الخصوص دولت یازدهم، عملکرد و سیاستهای صحیح و درستی اعمال نکرده و حاصل تیم ضعیف و ناهماهنگ اقتصادی دولت و همچنین سیاستهای نادرست و عملکرد غلط دولتمردان موجب ظهور اقتصادی مریض شده است.
لکن توقع همگان بر این بود تا دولت دوازدهم از تجربیات گذشته درس بگیرد و مدیریت اقتصادی کشور را تقویت نموده و سیاستهای درستی را اعمال و از دانش فعالان اقتصادی و بخشهای غیردولتی نیز استفاده کند که با تغیر رویه و اعمال سیاستهای درست و تحقق زود و سریع اقتصاد مقاومتی قطعاً بتواند اقتصاد ایران را متحول و بخش اعظمی از مشکلات را از میان بردارد و نام نیکی از خود در تاریخ ایران برجای گذارد اما چنانچه همچون گذشته درگیر رتق و فتق امورات خود شود و فقط بدنبال ادای دین به دوستان قدیمی و تحمیلی خویش باشد و زمان را به تقسیم پست و مقام بگذراند، ناگهان چشم خود را باز میکند و میبیند که چهار سال دوم نیز گذشته و نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات کشور و مردم حل نشده بلکه گره های دیگری هم بر گره های قبل زده شده است که در حال حاضر بوی ازدیاد مشکلات و گرفتاری مردم شدیداً به مشام میرسد.!!
علیپور گفت: با گذشت حدود هفده ماه از آغاز بکار دولت دوازدهم، متأسفانه شاهد این واقعیت هستیم که نه تنها تغیری در سیاستهای غلط گذشته رخ نداده بلکه تیم اقتصادی قوی و هماهنگی نیز انتخاب نشده و از همه مهمتر اینکه اراده ای هم برای رفع مشکلات اقتصادی کشور به چشم نمی خورد!!
هر دولتی برای ادارۀ امور اقتصادی کشور، تیمی متشکل از چند وزیر و تعدادی مقام اقتصادی دیگر تشکیل میدهد تا اقتصاد کشور را سر و سامان داده و بنحو مطلوبی به پیش برند. در سالهای اخیر این روند ادامه داشته و در دولت یازدهم نیز که بیشترین
اقتصاددان را بکار گرفته بود، تیم اقتصادی با عضویت چند وزیر از جمله وزرای اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت، نفت و نیرو و راه و شهرسازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس کل بانک مرکزی و تعدادی دیگر از دلتمردان تشکیل شد که چندان عملکرد مطلوب و قابل قبولی نداشتند فلذا انتظار بر این بود تا تیم اقتصادی دولت دوازدهم، جمع و جورتر، قوی تر، هماهنگ تر و دارای فرماندهی واحد باشد اما انتخاب مردان اقتصادی در دولت دوازدهم، ابهامات و اختلافات را بیشتر کرد و با این وضعیتی که مشاهده میشود، بعید به نظر میرسد که این تیم، هماهنگی لازمه جهت سر و سامان دادن به اقتصاد کشورمان را داشته باشد!!
جناب آقای روحانی برای ادارۀ امور اقتصادی کشور در دولت دوازدهم، جدای از وزرای نفت، کار، رفاه و تعاون، راه، مسکن و شهرسازی، انرژی و… شخصی را بعنوان وزیر اقتصاد، دیگری را تحت عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت معرفی کرد. تا اینجای کار تغیر چندانی نسبت به دولت قبل مشاهده نمی شد. اما زمانی اوضاع جالب شد که آقای روحانی شخصی را بعنوان دستیار ویژه خود در امور اقتصادی و شخص دیگری را نیز بعنوان معاون اقتصادی خود معرفی نمود. با این انتصابات موازی هم، انتظار بر این بود تا مشکلات اقتصادی کشور سریعاً مرتفع گردد.
این ابتکار رئیس جمهور در ایجاد پستهای جدید اقتصادی نه تنها بوی هماهنگی و اتحاد در تیم اقتصادی دوازدهم را نداد بلکه اخباری مبنی بر تشدید اختلافات در بدو فعالیت این تیم به گوش رسید.!! بطوریکه ابهام زیادی در وظایف معاون و دستیار ویژۀ اقتصادی رئیس جمهور وجود داشت، یعنی چه کار مهمی در اقتصاد بیمار ایران وجود دارد که وزیر اقتصاد و وزیر صنعت، معدن و تجارت توان انجام آنرا ندارند؟ فلذا با عملکرد تأمل برانگیز و انتخاب غیر کارشناسی رئیس جمهور، نه تنها مشکلات اقتصادی حل نشد بلکه امروز شاهدیم که اوضاع اقتصادی بدتر و دشوارتر از گذشته شده است!! ظاهراً وجود چند آشپز، آش اقتصاد کشورمان را شورتر کرد.
این اقتصاددان بیان داشت: نهایتاً عملکرد اقتصادی دولت بقدری ضعیف و غیر قابل دفاع بوده که حتی اخیراً طرفداران سینه چاک دولت، احزاب و گروههای سیاسی حامی و همچنین رسانه های همسو با دولت نیز در برابر عملکرد دولت دوازدهم واکنش نشان داده و به انحاء مختلف دلنگرانی خویش را از عملکرد آن ابراز نموده اند!! این دولت بجای حل ریشه ای مشکلات اقتصادی، برعکس در سالهای اول صدارتش مردم و صاحب نظران سیاسی و اقتصادی را تهدید کرد و ترساند که اگر “برجام“ به سرانجام نرسد غربی ها به ایران حمله نظامی میکنند، ایران را قحطی فرا خواهد گرفت، آب نخواهیم داشت، محیط زیست مان نابود خواهد شد و گرانی بر سرمان آوار خواهد شد و… دهها خطر دیگر!!
همه خوشحال شدیم که اگر برجام بیاید تمامی مشکلات رفع خواهد شد که با کمال تأسف با وجود “برجام“، مشکلاتمان بیشتر از گذشته شد!!
در حال حاضر رئیس جمهور محترم راهش را خوب یاد گرفته و آن اینکه هر وقت میخواهد به هدفی دست یافته و به برنامه هایش برسد، ابتدا مردم و مسئولین را میترساند که اگر دولت به این هدفش نرسد، آنچنان بلایی بر سر شما مردم ایران خواهد آمد که نبین و نپرس!! پس مردم هم از ترس اینکه دفع بلا شود، سخنان رئیس جمهور را به دیدۀ منت میپذیرند. اخیراً جناب آقای روحانی، باز هم مردم بی پناه را تهدید کرده و ترساندند که ای مردم به هوش باشید چنانچه مثلاً CFT یا FATF تصویب نشود، چنین خواهد شد و چنان خواهد شد!! ایشان به مردم التیماتوم دادند که در صورت عدم تصویب FATF گرانی و تورم بیش از پیش افزایش خواهد یافت!!
در این ارتباط بر خود واجب میدانم تا خطاب به آقای روحانی مواردی را عرض کنم و آن اینکه اولاً مردم شریف ایران، ولی نعمتان ما و شما هستند و باید سراپا به آنان تعظیم و تکریم کنیم نه اینکه آنان را تهدید و بترسانیم!! خدا را خوش نمی آید، لطفاً با مردم خوب ایران اینچنین رفتار نکنید.
ثانیاً، مستحضر باشید که هنوز کالاهای مصرفی و مواد اولیه ای که با دلار بالای ده الی دوازده هزار تومان وارد شده اند به بازار ایران نرسیده که با رسیدن این کالاها به بازار و همچنین تصویب بودجه سال آینده، قطعاً گرانی و تورم سنگینی حادث خواهد شد لکن خدا به داد مردم برسد که چه فشار بزرگی را باید تحمل کنند!! پس مرحمت فرموده گرانی پیش رو را به تصویب یا عدم تصویب FATF گره نزنید و به مردم آدرس غلط ندهید زیرا با تصویب یا بدون تصویب FATF، گرانی سنگین و تورم کمرشکنی در راه است. در زمانی که دشمن، جنگ اقتصادی و جنگ اطلاعاتی را برعلیه کشورمان آغاز کرده درست نیست که دولتمردانش هم جنگ روانی و رعب و وحشت را برعلیه مردم عزیزمان شروع کنند!!
لکن هنر شما بعنوان رئیس جمهور و سکاندار دولت دوازدهم و تیم اقتصادی تان این است که بدون توسل به “برجام“، CFT، پالرمو، FATF و یا سایر پیمانها و پروتکلهای بین المللی، مشکلات جامعه را رفع، اقتصاد ایران را سر و سامان و سطح معیشت مردم را ارتقاء دهید.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان سخنان خود اظهار داشت: چنانچه کشوری سیاست خارجی اش بدون پشتوانه اقتصادی باشد قطعاً عملکرد آن شعاری بیش نیست زیرا کشوری میتواند سیاست خارجی مؤثر و پیشگامانهای داشته باشد که از پشتوانه های اقتصادی و قدرت بالای نظامی برخوردار باشد. سیاست خارجی باید پشتوانه داشته باشد، پشتوانه دفاعی، پشتوانه اقتصادی و پشتوانه و اعتماد مردمی که در حقیقت وجود هر سه مؤثرند اگر پشتوانه سیاست خارجی فقط قدرت نظامی باشد عمدتاً ما در یک حوزه محدود میشویم اما اگر در کنار قدرت نظامی، اقتصاد و ثروت کلان و اعتماد مردمی هم پشتوانه سیاست خارجی مان بشوند ما از حوزه نفوذ وسیع تری در جهان برخوردار خواهیم بود. در بحث هسته ای، چرا ما را تحریم اقتصادی کردند؟ و چرا کار دیگری را انجام ندادند؟
از خود این تحریمها میشود به نیات آنان پی برد، چون دشمنان علاقه ای به پیشرفت اقتصادی ایران ندارند پس تأکیدشان بر این است که ایران نباید رشد اقتصادی بکند زیرا چنانچه کشور ایران در کنار قدرت نظامی، ثروت هم تولید کند و اقتصادش را تقویت نماید آن موقع به قدرت بلامنازع ای تبدیل میشود که نه تنها باید در منطقه، بلکه میبایست در کل جهان دیده شود و نقشش مورد قبول همه قدرتهای جهان باشد، درکل تأکید میکنم که دولت باید از تجربیات گذشته درس بگیرد و عزم خود را در راستای رشد اقتصاد ایران، اجرای سریع و دقیق اقتصاد مقاومتی و همچنین رفع مشکلات اقتصادی و جلب اعتماد عمومی جزم کند تا اوضاع را بنحو مطلوب مدیریت کرده و امورات را تحت کنترل خود درآورد در غیر اینصورت و با این فرمانی که به پیش میرود باید منتظر روزهای سختی در عرصۀ اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی باشیم./انتهای پیام
Leave a Comment