واکنش سبزعلیپور به “پهلوان” شدن ولی الله سیف
آیا بهتر نیست تا رئیس کل سابق بانک مرکزی و مشاور پولی و بانکی حال و حاضر رئیس جمهور، بواسطۀ نابودی اقتصاد ایران و ایجاد هرج مرج در سیستم پولی و ارزی کشور و همچنین بیدار کردن غول خفتۀ تورم، همچون “پوریای ولی و تختی” و مثل یک “پهلوان” از مردم عذرخواهی و از تمامی سمتهای خود استعفا کند؟ تا حداقل همچون پهلوان یک خاطره خوب از ایشان در ذهن ملت ایران ثبت شود.
محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران به پهلوان شدن “ولی الله سیف“ رئیس کل سابق بانک مرکزی ایران شدیداً واکنش نشان داد و طی تحلیلی اظهار داشت: پیشرفت در بُعد اقتصادی، لازمه بقا و شکوفایی یک نظام اجتماعی و سیاسی است. پیشرفت اقتصادی یک کشور با شاخص های متعددی سنجیده میشود. رشد تولید سرانه در جامعه، نرخ بیکاری، نرخ تورم، توزیع درآمد بین آحاد جامعه، متوسط میزان تحصیلات نیروی کار، دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی، امید به زندگی، میزان تولیدات فرهنگی، تأمین زندگی در زمان بازنشستگی و بیکاری از جمله شاخص های پیشرفت اقتصادی است.
در دنیای امروز، رشد و پیشرفت اقتصادی در یک جامعه نسبت به جوامع دیگر نشان از توانمندی بیشتر نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در بهبود وضع مردم آن جامعه دارد. پیشرفت و توسعۀ اقتصادی موجب اعتماد به نفس جامعه و مردم میشود. پیشرفت اقتصادی موجب حفظ سرمایه های انسانی و جلوگیری از فرار مغزها و حتی جذب مغزهای خارجی به کشور شده و سرمایه های انسانی جامعه را تقویت میکند که خود متعاقباً موجب پیشرفت بیشتر جامعه نیز میشوند. پیشرفت اقتصادی باعث افزایش توان مادی جامعه برای تقویت توان دفاعی، تقویت منابع مادی و انسانی برای توسعۀ فرهنگی و فکری جامعه میشود. پیشرفت اقتصادی موجب بهبود شرایط زندگی خانواده ها و زمینه ساز تقویت بنیاد خانواده و کاهش فسادهای اجتماعی، اخلاقی و مالی میشود.
پیشرفت اقتصادی ایران و قدرتمند شدن اقتصاد کشورمان آرزوی ملت ایران میباشد اما متأسفانه سالهاست که اقتصاد کشورمان مریض شده و اوضاع آن به هم ریخته است.!! مردم شریف ایران به امید بهبود اقتصاد و رفع مشکلات اقتصادی، در سال ۹۲ حسن روحانی را بعنوان رئیس جمهور ایران اسلامی برگزیدند تا وی با تدبیر و تیم کارآمد خویش بتواند مردم را به آرزوی چندین و چند ساله شان رسانده و مشکلات اقتصادی را حل و معیشت مردم را ارتقاء دهد.
اما پس از گذشت حدود ۶ سال از عمر دولت روحانی، نه تنها مشکلات اقتصادی پیشین حل نشد بلکه متأسفانه اوضاع اقتصادی کشورمان روز به روز خراب تر و نابسامان تر گردید، بطوریکه اقتصاد ایران راکدتر، تورم سنگین تر، بیکاری بیشتر و سفره های مردم کوچکتر گردید!! نقدینگی سرگردان جامعه تا ۲۰۰۰ هزار میلیارد رشد کرد، نرخ دلار از۳۰۰۰ تومان تا حدود ۲۰ هزار تومان افزایش و ارزش پول ملی بیش از پیش کاهش یافت!! چرخ تولید متوقف و کارخانه ها پی در پی ورشکست شدند!! چندین موسسه مالی و اعتباری آنهم با دهها هزار میلیارد تومان سپردۀ مردم ورشکست شدند و همچنین حقوق کارگران و کارکنان تعداد زیادی از شرکتها و بنگاههای بزرگ اقتصادی معوق و ماهها پرداخت نگردید و درنتیجه اعتراضات خیابانی مالباختگان و کارگران بی مزد در شهرهای مختلف کشورمان براه افتاد!! مجدداً تحریمهای اقتصادی قدیم و جدید برعلیه ایران اِعمال گردید و جنگ اقتصادی آمریکا و همپیمانانش نیز با ایران شروع شد!! طی ۶ سال گذشته، دهها نابسامانی و بحران دیگرِ اقتصادی نیز در کشورمان بوجود آمده که جهت پرهیز از اطالۀ این یادداشت از ذکر تک تک آنها خودداری میکنم.
موارد و مشکلات مطروحۀ فوق همگی مولود و دست پخت دولتمردان و تیم اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم میباشند که قرار بود همین آقایان، ایران را مدینۀ فاضله و اقتصادِ کشورمان را توسعه و مشکلات را نیز رفع کنند اما حاصل سوء مدیریتِ دولتمردان موجب شد تا اَشک مردم درآمده و اُمیدِ ملت به یأس مبدل گردد.!!
حاصل مدیریت رفاقتی آقایان طی ۶ سال گذشته مساوی شده است با اقتصادی نابسامان و مریض و شیوع فساد!! همچنین تحت تعقیب قضایی قرار گرفتن عده ای از دولتمردان نیز تأییدی بر عملکرد غلط و مدیریت نادرست دولت میباشد!!
همیشه این سوال ذهن اینجانب و سایر دوستان و حتی مردم عادی را مشغول کرده بود که چرا دولتی با این میزان رأی ومقبولیت و همچنین با وجود اینهمه اقتصاددانِ دولتمرد که همگی مثلاً دنیا دیده، که غالباً تحصیل کردۀ بهترین دانشگاههای اروپایی و آمریکایی بوده و بعضاً خود را دانشمند، کاردان و همه فن حریف میدانند به این روز درآمدیم و اوضاع اقتصادی کشور و معیشت مردم را بحرانی و به قهقرا کشاندیم!!
برای این سوال پاسخهای متعدد و مختلفی به ذهنم خطور کرده بود تا اینکه روز گذشته خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی براینکه “ولیالله سیف“ با حکم “مسعود سلطانی فر“ وزیر ورزش و جوانان به عنوان عضو هیئت رئیسه فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی منصوب شد.!!
اینجا بود که تازه پاسخ سوال فوق را یافتم و به این نتیجه رسیدم که دولتمردان محترم منجمله “آقای سیف“ متخصص ورزش زورخانه ای هستند و به همین خاطر، اقتصاد ایران را طی ۶ سال گذشته مطابق امور “زورخانه“ اداره و مدیریت کرده اند!!
جناب آقای سیف هم که متخصص ورزش “زورخانه“ میباشند، میبایست از ابتدای دولت روحانی به همین سمت منصوب و رئیس “زورخانه“ میشدند نه اینکه رئیس “پول خانه ایران“!!
آقای سیف و سایر دولتمردان، اقتصاد ایران و امورات پولی، بانکی و ارزی کشور را “کبّاده ای“ و “میل دمبلی“ مدیریت و به پیش برده اند و اقتصاد کشور و امورات زندگی مردم را همچون “کباده“ به این سو و آن سو انداخته و بعضاً همانند “میل و دمبل“ به بالا و پایین پرتاب کرده اند که حاصل “اقتصاد زورخانه ای“ شده است اقتصادِ مریض و اقتصاد بحرانی و نابسامان!! که یک روز قیمت کالاها مثل موشک بالا میرود و روز دیگر نرخ ارز بالا و پایین می آید!! یکروز صادرات فلان کالا آزاد و روز دیگر ممنوع میشود و برعکس یکروز واردات فلان کالا آزاد و روز دیگر ممنوع میگردد!! یعنی مردم و فعالان اقتصادی را سردرگم کرده اند و کسی نمیداند در این “اقتصادِ زورخانه ای“ چه کار باید بکند!!
ولی الله سیف طی ۵ سال مدیریت “زورخانه ای“ خود بر بانک مرکزی ایران، موجب شد تا اقتصاد کشورمان بحرانی، بازار سکه و ارز آشفته، نرخ تورم بطور سرسام آور افزایش و فساد پولی و بانکی رشد کند و به همین دلیل از کار برکنار و حتی در مضان اتهام نیز قرار گیرد!!
اما پس از برکناری از بانک مرکزی، رئیس جمهور محترم با بی اعتنایی به افکار عمومی و همچنین با بی توجهی به قوه قضائیه، طی حکمی ولی الله سیف را به عنوان مشاور پولی و بانکی خود منصوب میکند تا اینبار مشاورۀ بانکداری زورخانه ای به آقای روحانی بدهد!!
ولی الله سیف بواسطۀ پهلوانی و مدیریت زورخانه ای خود هیچیک از مراحل پایه ای بانکداری را طی نکرده و از پشت باجه شروع و پله پله مراحل ترقی را تا رسیدن به عضویت در هیأت مدیره بانکهای بزرگ کشور طی ننموده و به یکباره به ریاست هیأت مدیره و مدیرعاملی چند بانک بزرگ دولتی (البته بغیر از بانک کارآفرین) منصوب شد که حاصل “مدیریت زورخانه ای“ ایشان طی سالهای متمادی شد اختلاس ۱۲۳ میلیاردی بانک صادرات با آن همه سر و صدا و یک اعدامی!! و پس از آن بحران بانک سپه و سپس مدیرعاملی بانک ملی ایران که در اصل بزرگترین بانک ایرانی آنهم با بیش از یک سوم نقدینگی کشور!! البته اگر در دوران مدیریت ایشان در بانک ملی چندان اتفاق و حادثه خاصی در آن بانک رخ نداد به این دلیل بود که هیچیک از کارها و امورات بانکی را ایشان انجام نمیداند و فقط مدیر ظاهری بانک در برابر دیدگان و رسانه های گروهی بودند ولیکن انسان فرهیخته و بزرگواری که بنوعی پدر صنعت بانکداری هم محسوب میشوند (چه از نظر سن و چه از بابت تجربه) که نمی خواهم نامشان را ببرم زیرا شاید خودشان راضی نباشند در آن زمان قائم مقام بانک ملی بودند و همۀ کارهای بانک را این استاد بزرگ انجام میدادند و همه کارهای انجام شده توسط قائم مقام محترم، به نام آقای سیف تمام میشد!! یعنی به نام ایشان و به کام اوشان. پس از خروج از بانک ملی نیز بعنوان مدیرعامل بانک کوچکی بنام (فیوچر بانک) به کشور بحرین تشریف بردند که البته نمیخواهم راجع به مدیریت ایشان در آن بانک و حاصل مدیریت شان صحبت کنم و نهایتاً به تهران بازگشته و مدیریت بانک خصوصی کارآفرین را تا پیش از ورود به بانک مرکزی برای مدتی حدود ۳ سال عهده دار بودند. اینهم خلاصه ای از کارنامه درخشان ایشان تا به امروز میباشد.
البته جناب آقای وزیر ورزش، آقای سیف را به کسوت پهلوانی هم درآوردند و نام “پهلوان“ را بر ایشان نهادند که بنده نمیدانم آقای سیف چه سنخیتی با پهلوانی دارند و چه بخشی از وجود ایشان نام و نشانی از پهلوانی دارد؟ هیکل ایشان، سابقه قهرمانی وی، رفتار و برخوردشان، منش و مردانگی و مردم داری شان و یا دعای خیر مردم؟!!! آقایان با نهادن نام “پهلوان“ بر اشخاصی همچون “سیف“، به جایگاه پهلوانی توهین نموده و افرادی همچون “پوریای ولی و تختی“ را زیر سوال برده اند و به همین خاطر آدم شک میکند که اگر آقای سیف “پهلوان“ است پس آیا شخصیت و رفتار “پوریای ولی و تختی“ هم مثل آقای سیف بوده که پهلوان شده اند؟ اگر سیف پهلوان است پس “پوریای ولی و تختی“ چه کاره اند؟ و اگر اشخاصی همچون “پوریای ولی و تختی“ پهلوان واقعی اند پس آقای سیف این وسط چه میگوید؟!!
دولت محترم بجای اینکه مشکلات اقتصادی را حل و فصل و زندگی مردم را سرو سامان داده و برای جوانان این مرز و بوم اشتغال ایجاد کند، اصل کار را ول کرده و فقط فکر دوستان و خود میباشد و دائماً برای دوستان و رفقای خودش اشتغال ایجاد میکند تا مبادا آقایان بیکار باشند و کشور از وجود این حضرات بی بهره بماند!! بالاخره در این میان اگر فعالیت دولت برای جوانان اشتغال نمیشود اما برای دوستان و رفقایش نان و حقوق نجومی و امکانات رفاهی که میشود!!
در پایان روی سخن اینجانب با دولتمردان میباشد و از این عزیزان سوال میکنم، شما که طی ۶ سال گذشته دائماً مشغول خودستایی و تعریف و تمجید از عملکرد خودتان بوده اید، آیا بهتر نیست که برای یک بار هم که شد این شهامت را داشته باشید و واقعیات را به مردم بگوئید و بابت عملکردهای نادرست و غلط خود و همچنین مدیریت زورخانه ایتان، از مردم عذرخواهی نمائید؟ آیا بهتر نیست تا رئیس کل سابق بانک مرکزی و مشاور پولی و بانکی حال و حاضر رئیس جمهور، بواسطۀ نابودی اقتصاد ایران و ایجاد هرج مرج در سیستم پولی و ارزی کشور و همچنین بیدار کردن غول خفتۀ تورم، همچون “پوریای ولی و تختی“ و مثل یک “پهلوان“ از مردم عذرخواهی و از تمامی سمتهای خود استعفا کنند؟ تا حداقل همچون پهلوان یک خاطره خوب از ایشان در ذهن خود ثبت کنیم. به عینه می بینیم که افرادی را در جامعه به جرم ارتکاب کوچکترین خطا که به هیچکس جز خودشان هم ضرری نزده اند، دادگاهی کرده و برایشان حبس های طویل المدت بریده میبرند اما متأسفانه کسانیکه اقتصاد یک مملکت را نابود و به کار و زندگی تمام مردم ایران لطمه وارد کرده و میکنند، حتی حاضر نیستند که یک عذرخواهی خشک و خالی از مردم بکنند و یا حداقل از سمت شان استعفا داده و برای همیشه دست از سر ایران و ایرانی بردارند.!!/انتهای پیام
Leave a Comment