سبزعلیپور هشدار داد
آقای روحانی در دو نوبت (در سالهای ۹۲ و ۹۶) برای بدست آوردن همین اختیاراتی که امروز آنها را کافی نمیداند، با کاندیداهای دیگرِ ریاست جمهوری رقابت کرد و خود را به آب و آتش زد و بارها به “والله” قسم خورد که مشکلات را با همین اختیارات و فقط با درایت حل میکند و صدها وعدۀ غیرقابل تحقق به مردم داد تا اینکه رئیس جمهور شود و همین اختیارات ناکافی را بدست آورد!!
محمّدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در نشست افطاری شب گذشته خود با اعضاء مرکز جامع صادراتی ایران و جمعی از مدیران و فعالان اقتصادی طی سخنانی به مسائل اقتصادی روز کشور پرداخت و در ادامه نسبت به فرمایشات شنبه شب آقای روحانی در جمع اصحاب رسانه درخصوص اختیارات رئیس جمهور و درخواست اختیارات بیشتر واکنش نشان داد و گفت: برای صدمین بار تکرار میکنم که مردم شریف ایران بنابه دلایل خاصی به آقای روحانی رأی دادند و ایشان را بعنوان یازدهمین رئیس جمهور ایران اسلامی برگزیدند. شاید هیچ کلمه ای به اندازه کلمۀ اعتدال و میانه روی در ادبیات انتخابات ۹۲ تکرار نشد و با توجه باینکه مردم از گروکشی های سیاسی و جناحی آن زمان خسته شده و فقط بدنبال کسی بودند تا انتخابش، بتوانند فارغ از گرایشات سیاسی، باندی و رفیق بازی و زد و بندهای جناحی بر مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین المللی یک دهه گذشته فائق آمده و اقتصاد ایران را از بن بست خارج و به رشد حداکثری خود برسانند و همین دلایل بطور طبیعی منجربه ظهور کسی شد که طبق اذعان خودش، نه وابسته و بدهکار جریان اصلاح طلبی صرف بود و نه اُصولگرایی محض، بلکه شخصی باتجربه، دلسوز، آگاه به امور داخلی و بین المللی، مدیر و مدبر، میانه رو و اعتدال گرا و از همه مهمتر یک حقوقدان نه یک سرهنگ بود که قطعاً با همین اوصاف میتوانست مردم، رهبری و همۀ جناحهای سیاسی را راضی و حمایت همه آنها را پشت سر خود داشته باشد. درکل انتخاب جناب آقای روحانی نشان داد که مردم دقیقاً دنبال فرمانده و سکاندار دولتی بودند که معتدل و اعتدال گرا باشد و با تدبیر خاصی با استفاده از تیم و مدیران دلسوز، خوشنام و توانمند، بدون حاشیه امور کشورمان را پیش ببرده و بر مشکلات غلبه کند.
وی افزود: انتخاب آقای روحانی در سال ۹۲ دو پیام مهم به همراه داشت که بخشی از آن پیام مربوط به گذشته بود و بخشی دیگر مربوط به دوران پس از انتخابات که امروز حدود ۶ سال آن سپری شده است. فلذا با پیام گذشته ایشان فعلاً کاری ندارم اما پیام آیندۀ رئیس جمهور منتخب که مربوط به دوران پس از انتخابات سال ۹۲ میباشد این بود که دولت منتخب به خواست مردم عزیزمان وفادار بماند و بداند که مردم بنابه دلایل مطروحه فوق الذکر به سمت و سوی آقای روحانی حرکت کردند تا ایشان بتواند مشکلات کشور را با درایت و سیاستهای درست و با بهره مندی از نیروهای نخبه و متخصص، افراد مجرب و کارکشته و دلسوز و متعهد و کارآمد از بین برده و مشکلات کشور را به نقاط قوت مبدل کند.
در آن سالها هیچگاه آقای روحانی از “کمبود اختیارات“ ریاست جمهوری سخن به میان نیاورد و برعکس در یکی از کنفرانسهای مطبوعاتی خود در سال ۹۲ (که فیلم کوتاه آن سخنرانی این روزها در شبکه های اجتماعی بین مردم در حال چرخیدن و دست به دست شدن میباشد) صراحتاً اظهار داشت: (والله العلی العظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار هم پیچیده است راه حل نداشت من کاندید نمیشدم!! سپس گفت: عزیزان بدانید که واقعاً برای همۀ این قفلها کلید وجود دارد).!!
علیپور اظهار داشت: همه ما بخوبی میدانیم که فشارهای اقتصادی ۸ سال دولتهای نهم و دهم و مبهم بودن آینده و زندگی مردم آنهم زیر سایه سنگین رکود، تورم افسارگسیخته، رشد بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، کسری بودجه ریالی و کاهش درآمدهای ارزی دولت، موجب شد تا بحث اقتصاد و مشکلات ونابسامانی های آن به مهمترین مشکل مردم تبدیل شود. بر همین اساس شهروندان عزیزمان از رئیس جمهور انتظار داشتند تا اگر قولی به مردم داده، حتماً آن را انجام دهد و به تمام وعده های خویش در عمل وفادار باشد تا مردم فرق این دولت را با دولت پیشین، بخوبی احساس کنند. اما پس از گذشت ۶ سال از عمر دولت تدبیر و امید یا تدبیری در کار نبوده و یا اینکه تدبیرها کارساز نبوده و دولت محترم بجای اینکه عملیاتی شده و مشکلات و نابسامانی های اقتصادی کشور را در عمل حل و فصل نماید متأسفانه فقط به آمارسازی، رؤیا پردازی، سیاه نمائی، آزمون و خطا و تعریف و تمجید از خود روی آورده که باید صراحتاً اعلام کنم که نه تنها با این روش، هیچیک از وعده های دولت محقق نشده بلکه با سوءمدیرست، اِعمال سیاستهای غلط، تیم ناکارآمد اقتصادی، سیاه نمائی، آمارسازی، رؤیا پردازی، آزمون و خطا و… اقتصاد ایران و معیشت مردم را هم دچار بحران کرد، بطوریکه مردم را به دولت ناامید و به “چه کنم چه کنم“ گرفتار کرده است.!!
وی در ادامه گفت: متأسفانه طی سه چهار سال ابتدایی عمر دولت روحانی همیشه شاهد این داستان تلخ بودیم که همه دولتمردان از جمله شخص آقای روحانی از ده کلمه حرفی که میزدند حداقل نیمی از آن کلمات مربوط به خرابکاری های دولت احمدی نژاد بود و آن اینکه مملکت را آنها خراب کردند، بردند و خوردند، خزانه را خالی تحویل ما دادند، همه ارزها را خرج کردند، سالها طول میکشد تا آوارهای دولت احمدی نژاد را برداریم و… دهها مورد دیگر.
بحث اصلی این است که دولت تدبیر و امید، در چهار سال اول صدارتش، تمام مشکلات، سوء مدیریتها و ناکارآمدی های خود و خرابکاری هایش را به گردن دولت احمدی نژاد انداخت.!!
سبزعلیپور تأکید کرد: در زمان احمدی نژاد، همین آقای روحانی دارای پستهای حساسی بودند و بر مناصب مهمی از جمله (رئیس مرکز استراتژیک، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی و…) تکیه زده بودند و از محرمانه ترین گزارشها در ارتباط با عملکرد و بعضاً خرابکاریهای دولت قبل مطلع بوده و قطعاً اطلاع داشتند و با علم به این موضوع و خرابکاریهای صورت گرفته و اوضاع نابسامان کشور، وارد عرصه انتخابات شدند و در برابر مردم ایران قول دادند تا همه چیز را سر و سامان دهند و بارها هم به “والله“ قسم خوردند!!
در این ارتباط بارها گفته ام که اگر شخصی را از کره مریخ آورده و رئیس جمهور ایران کرده بودند، اگر آن شخص مریخی هر حرفی هم راجع به دولت احمدی نژاد و بی اطلاعی اش از عملکرد دولتهای نهم و دهم میزد حق با او بود، زیرا هیچ اطلاعی از کارها و عملکرد دولت ایشان نداشته و در سالهای ۸۴ الی ۹۲ در مریخ زندگی میکرده اما نه آقای روحانی که در ایران بوده و جزء مقامات ارشد نظام!! پس هیچ عذری از جانب ایشان پذیرفتنی نیست.
پس پیش کشیدن احمدی نژاد و یادآوری کارها و عملکرد دولت ایشان بمنظور فرار از پاسخگویی هیچ توجیهی ندارد مگر اینکه ما بخواهیم تمام ضعفها، کم کاریها و خُلف وعده ها و سوء مدیریت هایمان را از این طریق توجیه کنیم. که اصلاً این کار برازنده دولت جمهوری اسلامی ایران و منتخب مردم نیست.
وی در ادامه یادآور شد: بعد از داستانِ “انداختن مشکلات به گردن دولت احمدی نژاد“ که چندان هم جواب نداد، جناب رئیس جمهور فرمودند که اگر “برجام“ به سرانجام برسد، حتماً ایران بهشت و مدینه فاضله خواهد شد!!
بعد از “برجام“ هم چون مشکلات اقتصادی کشور مرتفع نشد و بحث برجام نیز تقریباً بین زمین و هوا گیر کرد و موانع زیادی بر سر راه تحقق آن بوجود آمد، حرف و حدیث های جدیدی دوباره از جانب ایشان مطرح شد و هر روز داستان های تازه ای به گوش رسید از جمله اینکه بحث تخریب آقای روحانی به میان آمد، مبنی براینکه عده ای و یا برخی از رسانه ها قصد تخریب روحانی را دارند که در پاسخ به این بحث ها، اینجانب همان زمان علناً و با صراحت و قاطعیت عرض کردم که هیچکس و هیچ چیز نمیتواند روحانی را تخریب کند به جز یاران دروغین و متظاهر، دولتمردان ضعیف و عملکرد نادرست آنها و نهایتاً اِعمال سیاستهای غلط دولت!!
بله، فقط و فقط خود آقای روحانی و یاران دروغین و متظاهر ایشان و عملکردهای نادرست دولت میتواند روحانی را در زمان کوتاهی تخریب و حتی از دور خارج کنند در غیر اینصورت هیچ شخص و یا رسانۀ داخلی و خارجی قدرت و توان تخریب و ضربه زدن به روحانی را نخواهد داشت. زیرا از قدیم هم گفته اند که اگر میخواهید خاندانی را نابود کنید از خارج به آن خاندان نمیتوانید ضربه ای را وارد کنید بلکه اول بین آن خاندان تفرقه و اختلاف بیاندازید، سپس افرادی از همان خاندان زمینه شکست و نابودی را مهیا خواهند کرد، پس اتحاد، همکاری و همدلی مانع تخریب و شکست هر خاندان یا شرکت و یا دولتی خواهد شد.
سبزعلیپور تصریح کرد: آقایان بارها گفته اند که در آیندۀ نزدیک ایران را به یکی از قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان مبدل خواهند کرد اما اینجانب به جرأت اعلام میکنم که چنین امری هرگز محقق نخواهد شد زیرا تا زمانیکه ما جامعه را از بخش اعظمی از منابع انسانی محروم میکنیم و بین همدیگر مرزکشی مینمائیم هرگز نمیتوانیم به یکی از قدرتهای اقتصادی جهان مبدل شویم. تا زمانیکه عده ای را به بهانۀ اصول گرائی، یا اصلاح طلبی و یا عده ای دیگر را به بهانه چپ و راست بودن یا خودی و غیر خودی بودن و یا نقاد و منتقد بودن و یا دهها مورد دیگر کنار میگذاریم و از وجود و توانمندی آنان بی بهره میشویم هرگز به اهداف بزرگ دست نخواهیم یافت و شکست و تخریب نیز محتمل میباشد زیرا اتحاد، همکاری و همدلی بین ما رنگ باخته است. پس برای پیشرفت ایران و ایرانی و سربلندی نظام اسلامی ابتدا باید این مرزها و دیوارهای خودساخته را خراب کنیم.
این صاحب نظر اقتصادی در ادامه به سخنان سه روز پیش آقای روحانی اشاره کرد و گفت: آقای روحانی ناطق خوبی هستند و با فن بیان قوی هر از چندگاهی آنچنان حق به جانب به مواردی اشاره میکنند که آدم بر سر دو راهی میماند و به دانسته های خود شک میکند!! با عنایت باینکه فعلاً “برجام“ هم از جانب “ترامپ“ پاره شده و دیگر خبری از وعده های برجامی نیست، آقای روحانی برای منحرف شدن ذهن مردم از کارآیی “برجام” سه روز پیش به نکات متفاوتی اشاره کردند که در اینجا بر خود واجب میدانم تا به برخی از آنها اشاره نمایم: ایشان فرمودند که اختیارات رئیس جمهور بسیار کم است و به همین خاطر باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیس جمهور از این دولت مطالبه داشت نه بیشتر!! و پس از آن بحث “رفراندوم“ را مجدداً مطرح نمودند.!!
بحث اصلی این است که آقای روحانی از ابتدای انقلاب تا سال ۹۲ جزء برجسته ترین مسئولین نظام بوده و در جایگاه نایب رئیسی مجلس تا دبیری شورای عالی امنیت ملی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهایتاً رئیس مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مشغول خدمت بوده است، از همین رو شخصی در این سطح و با در اختیار داشتن چنین پُستهای بلند مرتبه ای، قطعاً عملکرد رؤسای جمهور پنجم تا دهم را بخوبی به یاد داشته و از میزان اختیارات آنان کاملاً مطلع بوده و بطور دقیق میدانسته که اختیارات رئیس جمهور برای اداره کشور کافیست یا نه؟ و ایشان قطعاً با علم به اختیارات رئیس جمهور به این نتیجه رسیده که اختیارات رئیس جمهور قابل توجه و کافیست و به همین خاطر کاندیدای احراز پست ریاست جمهوری با همان اختیارات شدند!!
علیپور تأکید کرد: آقای روحانی در دو نوبت (در سالهای ۹۲ و ۹۶) برای بدست آوردن همین اختیاراتی که امروز آنها را کافی نمیداند، با کاندیداهای دیگرِ ریاست جمهوری رقابت کرد و خود را به آب و آتش زد و بارها به “والله“ قسم خورد که مشکلات را با همین اختیارات و فقط با درایت حل میکند و صدها وعدۀ غیرقابل تحقق به مردم داد تا اینکه رئیس جمهور شود و همین اختیارات ناکافی را بدست آورد!! هرچند که این همه اختیارات گسترده را سالها در دست داشته ولیکن بجای استفاده درست از این اختیارات، عملکردهای دولت ایشان غیرقابل قبول بوده و نه تنها مشکلات کشور حل نشده بلکه مشکلات و نابسامانی های اقتصاد و معیشت مردم چند برابر نیز شده است!! حال بخاطر اینکه در بین مشکلاتی که دولت تدبیر و امید ایجاد کرده غرق شده اند، برای رفع مشکلات و آباد کردن خرابی هایی که این دولت به بار آورده و از همه مهمتر برای فرار از پاسخگویی، این بار بهانه آورده اند که اختیارات رئیس جمهور کم بوده و باید افزایش یابد تا دولت ایشان ایران را “گلستان“ کند و احتمالاً بعد از گرفتن اختیارات بیشتر، خواهند گفت که اگر دوران ریاست جمهوری اینجانب را اَبدی کنید، مشکلات حل خواهد شد و همینطور سلسله درخواستهای این دولت ادامه خواهد یافت!!
سبزعلیپور مجدداً بر این نکته پافشاری کرد که اختیارات دولت بقدری زیاد بوده که آقای روحانی برای بدست آوردن همین اختیارات از روی همۀ موانع گذشت تا به این اختیارات برسد، اگر این اختیارات کم بود پس ارزش نداشت که ایشان برای بدست آوردنش این همه تلاش کرده و تازه بعد از پایان ۴ ساله اول شان، دوباره کاندید شود!! حال باید از ایشان سوال کرد که طی ۶ سال گذشته با این اختیاراتِ بقول خودتان ناچیز، چه کردید که حالا به دنبال اختیارات بیشتری نیز هستید؟ به اعتقاد بنده وقتیکه دولت با این همه اختیارات گستردۀ قوه مجریه چندان کار مثبتی انجام نداده و برعکس خرابکاریهایی را نیز ببار آورده، پس دادن اختیارات بیشتر به این دولت قطعاً از سم هم مهلک تر است و احتمال دارد با دادن اختیارات بیشتر به این دولت، وضعیت اقتصاد کشور از این هم بدتر شود. هرچند که مطمئنم اگر اختیارات هر سه قوه را توأمان باضافه اختیارات سایر دستگاهها و مسئولین نظام را یکجا به دولت آقای روحانی بدهند باز هم چندان کار مثبتی انجام نخواهد شد و قطعاً بهانه دیگری را برای سوءمدیریت و کار نکردن دولت شان مطرح خواهند کرد!!
وی درخصوص بحث همه پرسی و رفراندوم نیز به این نکته بسنده کرد که، بهتر است اولین رفراندوم با موضوع عملکرد دولت آقای روحانی برگزار شود و این همه پرسی و رفراندوم هم فقط بین کسانیکه در سال ۹۶ به آقای روحانی رأی دادند برگزار شود تا ببینیم پس از گذشت ۲ سال از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، عملکرد دولت تدبیر و امید مورد تأیید چند درصد از طرفداران و رأی دهندگان به آقای روحانی میباشد.؟
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه در مورد اینکه برای حل مشکلات چه اقدامی باید انجام داد، اظهار داشت: دولت طی دو سال آینده یک راه بیشتر ندارد و آن هم یک جادۀ رو به جلو میباشد و دیگر هیچ فرصتی جهت تغییر مسیر به عقب، یا چپ و راست در برابر خود ندارد و آنهم این است که از این تنها جادۀ رو به جلو فقط و فقط بر مشکلات اقتصادی غلبه کند و از این طریق هرچه سریعتر مشکلات را حل و اقتصاد ایران را قوی کند که خود بخود “اقتصاد مقاومتی“ نیز پیاده میشود، در غیر اینصورت اگر در این زمان اندک باقیمانده از مشکلات عبور نکند، تخریب و شکست محتمل خواهد بود که امیدوارم شاهد چنین روزی نباشم. زیرا در حال حاضر بنده بعنوان یکی از منتقدین دلسوز، اصلی و ابدا نمیتوانم دفاع قابل قبولی از عملکرد شش ساله دولت حداقل در زمینۀ اقتصادی داشته باشم و متأسفم که در ارتباط با دولت یازدهم و دوازدهم باید چنین موضوعی را مطرح کنم که از دولت تدبیر و امید فقط نیمچه کور سوی امیدی باقی مانده چون تاکنون تدبیر موجهی مشاهده نشده است؛ البته امید مردم به دولت دوازدهم هم با این روند به یأس و ناامیدی مبدل خواهد شد و دولت اگر اقدامی عاجل انجام ندهد، آیندۀ اقتصاد کشور در هاله ای از ابهام و اما و اگر فرو خواهد رفت.
وی مجدداً تأکید کرد و گفت که بخدا قسم با همین اختیارات فعلی قوه مجریه میتوان بخشی از مشکلات ایران اسلامی را با برنامهریزی صحیح و حضور افراد دلسوز و قدرتمند در مدت ۶ ماه تا یک سال حل و فصل کرد و میتوان اقداماتی را انجام داد که حداقل نسیم آن به صورت همه وزیده و سفره های مردم تا حدودی ثمرۀ این اقدامات مثبت را دیده و احساس کنند، به خداوندی خدا قسم زندگی و معیشت غالب مردم در شرایط بسیار سختی است که امیدوارم جناب آقای روحانی و دولت متبوعش با تدبیری ضربتی و اعمال سیاستهای دقیق و انقلابی، زندگی را به کام مردم شیرین و ایران را سربلند کنند و از طرح مسائلی همچون اختیارات بیشتر، یا اینکه من میخواهم کار کنم دیگران نمی گذارند، برگزاری رفراندوم و…. نهایتاً گفتار درمانی دست بردارند./انتهای پیام
Leave a Comment