هر آدم عاقلی بخوبی این موضوع را می فهمد که با وجود مشکلات اقتصادی و اوضاع نه چندان مناسبی که در حال حاضر داریم هرگز قادر به تأمین دلار همه مشتریان ارزی با قیمتی ثابت نخواهیم بود پس در این برهه از زمان، نه تنها دولت روحانی بلکه هیچ دولتی قادر نخواهد بود تا نوسانات نرخ ارز را مدیریت و مهار کرده و قیمت ارز را ثابت و تک نرخی کند.
محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و صاحب نظر تجارت جهانی در اولین دیدار سال ۹۶ با اعضاء مرکز جامع صادراتی ایران و هشتاد و هشتمین نشست ماهانه اعضاء این مرکز طی سخنانی در جمع مدیران شرکتهای صادراتی، صاحبان صنایع و سرمایه، فعالان اقتصادی و دانشگاهیان، با اشاره به تعویق افتادن وعده ها و عدم توفیق دولتها در اجرای تک نرخی نمودن قیمت ارز گفت: دهها سال است که گوش هایمان به شنیدن این جملۀ مسئولین دولتی عادت کرده اند که “انشاالله بزودی قیمت ارز تک نرخی میشود” لاجرم وعده تک نرخی شدن قیمت ارز در سالهای اخیر بیش از پیش بر زبان مسئولین امر جاری میشود بطوریکه هر سال برای سال بعد صد در صد قول میدهند که دیگر سال آینده ارز را در ایران تک نرخی میکنیم از همین رو دقیقاً دو سال پیش بود که مسئولین ارشد بانک مرکزی سخن از یکسان سازی نرخ ارز در سال ۱۳۹۵ را بر زبان جاری ساختند بدون اینکه برای تحقق این مهمترین پارامتر اقتصادی، برنامه و یا راهکارهای جامع و دقیقی را اعلام کرده باشند.
وی افزود: متعاقب وعده دو سال پیش مسئولین ارشد بانک مرکزی، دکتر روحانی نیز طی فرمایشاتی درخصوص یکسان سازی نرخ ارز به ملت شریف ایران تأکید کردند که تک نرخی شدن نرخ ارز در سال ۱۳۹۵ محقق خواهد شد. بطور مثال، ریاست محترم جمهوری در بهمن ماه ۱۳۹۴ و در مجمع عمومیسالیانه بانک مرکزی در همین خصوص چنین اظهار داشتند که ارز، سال آینده باید تک نرخی شود تا ثبات و آرامش در بازار تقویت و جلوی بخشی از مفاسد گرفته شود. ضمناً آقای روحانی در همین جمع اظهار داشتند که اقتصاد، هرگز با دستور درست نمیشود.
علیپور به چرائی و ضرورت تک نرخی شدن قیمت ارز اشاره کرد و گفت: نابسامانی بازار ارز و چند نرخی بودن دلار، مخرب بوده و ضربات مهلکی را به اقتصاد کشور وارد میکند!! فلذا جهت ساماندهی اقتصاد ایران، دولت باید با دو هدف نسبت به رفع این معضل یعنی تک نرخی کردن قیمت ارزهای خارجی اقدام نمود.
دو هدف اصلی جهت یکسانسازی نرخ ارز، بشرح زیر میباشد:
* بمنظور پیشگیری از رانت خواریها و مفاسد کلان صدها و یا هزاران هزار میلیارد تومانی که سالانه بابت همین سیستم غلط چند نرخی بودن ارز به جیب عده ای از افراد بانفوذ، یعنی “یقه سفیدان“ میرود که همین امر موجب وسیعتر و عمیق تر شدن فاصله طبقاتی در جامعه میشود.
* همچنین در جهت کاهش معضلاتی همچون قاچاق، جلوگیری از برهم خوردن تعادل سود واردات و صادرات؛ پرهیز از فروش ارز ناشی از فعالیتهای صادراتی بجای بانک در بازار آزاد ارز، افزایش انگیزه جهت توسعه صادرات؛ منضبط نمودن واردات کالاهای مصرفی و مواد اولیه و وارد نمودن آنها با نرخ رسمی و واحد ارز و جلوگیری از افزایش لحظه به لحظه نرخ تورم، هدایت و انتقال مبادلات بین المللی و تجارت با جهان خارج از حالت غیر رسمی و از کف بازار آزاد ارز و صرافی های بعضاً غیرمجاز به سوی مبادلات رسمی همراه با اسناد اعتباری و فقط از مسیر بانکهای مجاز دولتی و خصوصی کشور، ممانعت از بروز تفاوت قیمت کالاها در داخل کشور با قیمتهای بینالمللی و همچنین جلوگیری از ایجاد اختلال در زمینه های مختلف از جمله تولید، مصرف، سرمایهگذاری، اشتغال و در نهایت جلوگیری از هدایت سرمایه های تولید و نوآوری کشور در مسیرهای غیر مولد و سالم و مسدود کردن تخصیص ناکارآمد منابع و کاهش بهره وری.
این اقتصاددان افزود: طی دهه گذشته علی الخصوص در چهار سال اخیر، بجای اجرای تک نرخی کردن قیمت ارزهای خارجی و اجابت قولهای داده شده، فقط نرخ ارز دولتی و به تبع آن قیمت ارز آزاد را بطور پلکانی افزایش داده اند اما تا به امروز خبری از تک نرخی شدن قیمت ارز نبوده است هر چند که مرداد ماه سال ۹۵ رئیس کل بانک مرکزی در شهر مشهد رسماً اعلام کرد که برابر دستورالعمل ابلاغ شده، تمامی بانکها در راستای سیاست تک نرخی شدن ارز مجاز میباشند تا نسبت به خرید و فروش تمامی ارزها آنهم با نرخ آزاد اقدام نمایند.!!
لکن باید عرض کنم که دستورالعمل ابلاغی سال گذشته بانک مرکزی نیز نه تنها نتوانست در اجرای سیاست تک نرخی شدن ارز قدم مثبتی بردارد بلکه بجز بالا بردن نرخ ارز و افزایش درآمدهای ریالی دولت، حاصل دیگری در بر نداشت!!
زیرا از تاریخ ابلاغ دستوالعمل بانک به بعد، جمع ریادی از مردم بدلیل امنیت بالای معاملات بانکی، برای تأمین نیازهای ارزی خود بسوی بانکها سرازیر شده اند و بیش از اینکه فروشندۀ ارز باشند، همگی خریدار ارز هستند. با عنایت باینکه کمتر کسی فروشندۀ ارز به بانکها میباشد پس بانکها بدلیل کمبود ذخایر ارزی نتوانسته اند پاسخگوی نیازهای مشتریان خود با قیمتی واحد باشند. همین عدم توانایی بانکها در تأمین نیاز ارزی خریداران، موجب شده تا باز هم طی ده ماه گذشته غالب مشتریان و واردکنندگان کالاهای مختلف را روانه بازار آزاد جهت خرید ارز بکنند که این روند نیز به افزایش نرخ ارز در بازار آزاد دامن زد.!!
لذا با گذشت زمان و با وجود تحریمهای بین المللی و استمرار مشکلات اقتصادی و همچنین کمبود منابع ارزی دولت، هرگز بانکها قادر به تأمین و پاسخگویی به نیاز مشتریان خرد و کلان خود نخواهند بود و در نتیجه بطور طبیعی مشتریان بانکها جهت خرید ارز به سوی بازار آزاد روی خواهند آورد و وقتیکه صرافان هم ببینند که بانکها دیگر قادر نیستند تا نیاز مشتریان خود را برای هر دلار با قیمت ۳۷۰۰ تومانی تأمین کنند، قیمت جدیدی را با چند صد تومان بالاتر در بازار آزاد بوجود خواهد آمد و ارز مشتریان خود را با نرخ جدید خواهند فروخت!! افزایش نرخ ارز نیز موجب میشود تا کالاهای خارجی در بمرور گرانتر از قبل وارد کشور شده و زمینۀ افزایش قیمت کالاهای داخلی را مهیا و نهایتاً با آغاز موج جدید افزایش نرخ تورم مواجه میشویم که متأسفانه نابسامانی ها و مریضی اقتصاد ایران را دو چندان میکند.!! در این میان صادر کنندگان نیز برای کسب منافع بیشتر، ارز حاصل از صادرات خود را در بازار آزاد و با نرخ جدیدی که چند صد تومان از نرخ بانکها بالاتر باشد خواهند فروخت!!
علیپور به این واقعیت اشاره کرد و گفت: ما در حالت خوشبینانه، اصل را براین میگیریم که دولت و نماینده اجرایی آن یعنی بانک مرکزی سوء نیتی ندارند و فی الواقع بدنبال پیاده سازی سیاست تک نرخی کردن ارز در کشور میباشند، پس باید کاری کنند که نرخ فروش ارز از جانب بانکها نسبت به خرید و فروش ارز در بازار آزاد حداقل۳۰۰ الی۴۰۰ تومان زیر قیمت برای هر دلار باشد.
با این سیاست و با قیمت مصوب بانکها، فعالان بازار آزاد ارز به وحشت می افتند و از ترس کاهش قیمت ارزها، قطعاً واکنش نشان داده و بازار آزاد ارز طبیعتاً با کاهش چشمگیر قیمت مواجه میشود و در نتیجه مردم هم از ترس متضرر شدن، دلارها را از خانه ها بیرون میکشند و جهت فروش بسمت صرافى ها سرازیر میگردند اما هیچ صرافى بدلیل بلاتکلیفى و سقوط قیمت، حاضر به خرید ارز مردم نخواهد بود و دراصل در زمان سقوط قیمتها، همه فروشنده میباشند نه خریدار. فلذا همه دارندگان ارز که زمانی جهت سودآوری مبادرت به خرید و نگهداری ارز کرده بودند بمنظور ضرر کمتر بسوى بانکها خواهند رفت تا ارزها را به بانک بفروشند چون در این برهه از زمان فقط بانکها خریدار میباشند و قصه همینطور ادامه پیدا میکند و اگر بانک مرکزی بتواند نیاز مشتریان خرد وکلان از جمله واردکنندگان را هم بنوعی با نرخ مصوب بانکها تأمین کند نه تنها قیمت بازار آزاد تا سطح قیمت مصوب بانکها و شاید هم کمتر از آن پایین خواهد آمد بلکه قیمت جدیدی بالاتر از نرخ بانکها در بازار آزاد شکل نخواهد گرفت.
این صاحب نظر اقتصادی تأکید کرد: تثبیت و تک نرخی شدن ارز اهمیت زیادی در برنامهریزیهای اقتصادی کشور دارد و فعالان اقتصادی در برنامهریزی های صادراتی و وارداتی خویش باید بتوانند بطور منطقی یک آینده حداقلی را در برنامه خود پیشبینی کنند، از همین رو حرکت به سمت تثبیت قیمت ارز و تک نرخی شدن آن از خواسته های مهم مردم و فعالان اقتصادی بخش خصوصی میباشد.
اما اجرای دقیق و اصولی تک نرخی کردن قیمت ارز نیازمند فاکتورهای اساسی میباشد تا نتایج مثبتی در بر داشته باشد که عمده ترین آنها بشرح زیر میباشد:
۱- ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور الزامیست
۲- ذخایر بانک مرکزی میبایست همیشه مملو از دلار باشد
۳- کشور باید پشتوانه و درآمد ارزی بسیار بالایی داشته باشد بطوریکه دلارها بلا انقطاع بسمت کشور سرازیر شوند
۴- سایه تمام تحریمها علی الخصوص تحریمهای پولی و بانکی از سر ایران برای همیشه کوتاه شوند
۵- کشور باید کاملاً صادراتی باشد
۶- کشور نباید خام فروش و تک محصولی باشد
۷- تراز تجاری کشور باید همیشه به شکل قابل توجهی مثبت باشد
۸- اقتصاد کشور باید عاری از رکود و تورم باشد
۹- اجرای دقیق و کامل برجام
۱۰- وجود اسنکاسی با پشتوانه و کنترل نقدینگی ریالی جامعه
۱۱- و از همه مهمتر اجرای اقتصاد مقاومتی
۱۲- و دهها مورد ظریف دیگر
با وجود این فاکتورهای فوق، بانکها قادر خواهند بود تا نیاز همه مشتریان ارزی خود را به هر میزان تأمین نمایند و همین امر (یعنی رضایت مشتری در تأمین نیازش به هر مقدار) موجب کاهش مشتری در بازار آزاد خواهد شد و کمبود خریدار نیز باعث میشود تا رفته رفته قیمت ارز در بازار آزاد کاهش یافته و ارزش پول ملی نیز تقویت شود.
وی در ادامه افزود: اما کشوری که سالهاست درگیر تحریمهای شدید اقتصادی اعم از نفتی و بانکی و… بوده و هماکنون نیز میباشد و علیرغم آغاز برجام، هنوز نه تنها اجرای آن با مانع تراشی های مختلف آمریکا روبرو شده بلکه هر از چندگاهی شاهد اعمال تحریمهای جدیدی برعلیه کشورمان نیز میباشیم. ورودی ارز از خارج به داخل کشور ناچیز است اما برعکس هزینه های ارزی کشوری بالاست، از طرفی خزانه بانک مرکزی تعریفی ندارد و منابع و ذخایر ارزی کشور تقریباً در حد صفر میباشد، ارزآوری کشور بیشتر از هر چیز متکی به نفت و خام فروشی است و صادرات غیرنفتی آن نیز افت شدید داشته و برازنده نام ایران نیست از همین رو تراز تجاری کشور غالباً منفی و یا سربه سر میباشد و به این زودی ها هم امیدی به درآمدهای کلان ارزی نداریم، حجم نقدینگی کشور از ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفته و سایه سنگین رکود همراه با تورم نیز همچنان بر سر اقتصاد ایران سنگینی میکند و واحدهای تولید کشور عمدتاً ورشکسته، دارای بحران و یا با حداقل ظرفیت کارمیکنند و… دهها مورد دیگر.
پس با عنایت به موارد مطروحه و واقعیاتی که بر همه عیان میباشد چگونه بانکهای کشور میتوانند میلیونها دلار نیاز مشتریان خویش را در طی هر روز با قیمتی ثابت تأمین کنند؟ در نتیجه هر آدم عاقلی هم این موضوع را بخوبی میفهمد که با این اوضاع نه چندان مناسبی که در حال حاضر داریم هرگز قادر به تأمین دلار مشتریان ارزی نخواهیم بود پس در این مرحله از زمان، نه تنها دولت روحانی بلکه هیچ دولتی قادر نخواهد بود تا نوسانات نرخ ارز را مدیریت و مهار کرده و قیمت ارز را ثابت و تک نرخی کند.
علیپور تأکید کرد که دستیابی به ثبات نرخ ارز پدیده مطلوب و هدفگذاری خوبی است که باید توسط بانک مرکزی انجام شود زیرا تک نرخی بودن ارز شفافیت را به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشته باشیم که تک نرخی شدن ارز و ثبات به این معنا نیست که ارز همیشه دارای نرخ و عدد خاص و واحدی باشد بلکه به این معناست که نرخ ارز به هر قیمتی که تعیین میشود میتواند در یک دامنه قابل قبول نوسان داشته باشد اما این نوسان نباید بیشتر از دامنه مورد نظر باشد زیرا بیشتر شدن این نوسانات همانند وضعیت فعلی، باعث ایجاد عدم اطمینان در فضای اقتصاد کشور میشود و همین امر نیز موجب شکست برنامه تک نرخی شدن ارز گشته وآثار منفی و خطرناکی بر جای خواهد گذاشت.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایـران درخاتمه اظهار داشت: رشد و تـوسعه اقتصاد ایران و حل و فصل مشکلات موجود در گـرو تدابیر دیگری از جمله رفع موانع فوق الذکر، جذب سرمایه گذاریهای کلان داخلی و خارجی میباشد نه افزایش پلکانی نرخ ارز، زیرا چنانچه نرخ ارز به۱۰۰۰ تومان کاهش و یا به۵۰۰۰ تومان نیز افزایش پیدا کند باز هم هیچ مشکلی از نابسامانی های اقتصادی کشور حل نخواهد شد به جزء افزایش نرخ تورم، رکود، بیکاری و بی ثباتی بازار ارمغان دیگری در پی نخواهد داشت.
پس باید سعی بر این باشد تا با استفاده از تجربیات موفق کشورهای پیشرفته جهان و با دید ملی و بهره مندی از مدیران متخصص، متعهد و دلسوز، قدمهای مفیدی در جهت انضباط بازار سرمایه و افزایش رفاه مردم برداشته شود. زیرا اگر با دید و عزم ملی و مدیریت غیر احساسی کارها را پیگیری کنیم رفته رفته مشکلات و نابسامانی ها از بین خواهد رفت. در غیر اینصورت با روند فعلی و همچنین وجود تحریمها، نه تنها گره ای از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور باز نخواهد شد بلکه با اِعمال همین سیاستها و برنامه ریزی های گذشته، باید منتظر نرخ بالاتری برای هر دلار در آینده ای نه چندان دور نیز باشیم. مخلص کلام اینکه معنی مدیریت پولی و ارزی و اجرای وعده ها این نیست که نرخ دلار دولتی با وجود توافقنامه هسته ای و آغاز اجرایی شدن برجام، روز به روز افزایش یافته و ارزش ریال را نیز در برابر سایر ارزها کاهش دهد فلذا میبایست با هدف تقویت ارزش پول ملی، بسوی تک نرخی کردن قیمت ارز حرکت کنیم از همین رو فقط و فقط باید برای درآمدهای کلان ارزی چند صد میلیارد دلاری که دور از دسترس هم نیست جهت پر کردن خزانه بانک مرکزی فکری بکنیم!!
ضمناً دولتمردان محترم ما فقط باید بدنبال اجرای سریع و دقیق سیاستهای اقتصاد مقاومتی باشند تا از این گذر اقتصاد ایران را قوی و قدرتمند سازند تا با وزیدن هر باد و نسیمی و هر تهدید و تحریمی اقتصاد کشورمان آشفته و سردرگم نشود. اما با این روند و با وجود مشکلات اقتصادی کشور و تا زمانیکه مشکلات برشمرده شدۀ فوق بخوبی مدیریت و حل و فصل نگردند هیچ اتفاق مثبت اقتصادی در کشور رخ نخواهد داد و در همین راستا ظواهر امر نشان میدهد که طی یکی دو سه سال آینده مشکلات موجود حل نخواهند شد پس بنده علیرغم میل باطنی ام به شما اطمینان میدهم که متأسفانه سیاست تک نرخی شدن قیمت ارز تا سال ۱۴۰۰ و پایان دولت دوازدهم اعمال نخواهد شد مگر اینکه با مدیریت صحیح و حرکتی جهادگونه، معجزه ای رخ دهد که باز هم تأکید میکنم اگر بخواهیم فی الواقع شدنی و امکانپذیر است./انتهای پیام
Leave a Comment